همچنان چندتاشکست، واتفاقایی ناگوار توزندگیم رخ داد ، والبته مادرپدر وخواهرهم ندارم. برادرمم بازندگیشه. بچهامم کوچکن، باخانواده پدرشونن دوری اونها. نبودپدرمادرم ،تنهایی وووهمش دست بدست هم کل موجودی بی جون تبدیل شدم ،ایقدتولاک خودم غرق غم ماتمم بودم ،که متوجه زمان نشدم ،حالاچشم بازانگارازخواب بیدارشدم، تاکلی عمرموهدردادم ،ایابنظرتون میتونم بازبرگردم عقب ،همون دخترشادوشنگول شم، میدونم نمیشه ،تحمل نبودعزیزانموتحمل کنم، امااگرکسی پیشنهادی نظری داره ،لطفاخواهشمندم،،راهنماییم کنه چگونه میتونم لاقل حالموخوب کنم. ،......