2777
2789
عنوان

بزرگترین خیانتی که در حق خودم کردم

428 بازدید | 18 پست

اول میگم که این متن صرفا یه دردِدله

اگر به هردلیلی اعصابتون نمیکشه لطفا بی مهری نکنید و تو تاپیک نمونید

 من یه دختر ساده بودم !هیچوقت خودمو قاطی کارای هم سن و سالام نکردم با هیچ پسری وارد رابطه نشدم 

گفتم عشق اول و آخرم همسرم خواهد بود

با صلاحدید خانواده م با همسرم ازدواج کردم

در همین حد احمقانه و ساده لوحانه 

خیلی دعا میکردم و واقعا از خدا میخواستم یه بخت خوب نصیبم بشه 

ولی ای دل غافلللللل


خدا خودش به بنده هاش عقل داده که استفاده کنن 

نه اینکه مث من فقط بشینن و دعا کنن

خیلی از زندگیم ناراحتم

بهترین سالای زندگیم رفت 

بدلایلی دوست داشتم زود ازدواج کنم و مستقل بشم و تشکیل خانواده بدم 

دوست داشتم همسرم مومن باشه مسئولیت پذیر باشه مستقل باشه اهل مطالعه باشه دوست داشتم یه حامی و پشتیبان قوی باشه برام در کنار هم رشد کنیم

خدای من شاهد تو این چند سال که ازدواج کردم دقیقا برعکس هر انچه که میخواستم شد


بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

یه مرد بی درک و فهم ! بشدت لوس و مامانی و بچه ننه! بشدت بی مسئولیت و بیخیال ! الکی در ظاهر مومن ولی دریغ از نماز ! رفیق باز 

خودشیفته ی تمام عیار هرگز ندیدم یه کتاب بگیره دستش بخونه فقط و فقط گوشی و اینستاگرام

بازی زده رو گوشیش پس زمینه ش زنای لختی و با لباسای زیر و خواب

واقعا عاشقش بودم و خیلی رو زندگیم تعصب داشتم ولی به مرور زده م کرد انقدر رفتارای بد از خودش بروز داد که منی که اسم طلاق میشنیدم چهارستون بدنم میلرزید یوقتا واقعا میگم غیرت کنم طلاق بگیرم گرچه عرضه ی همینم ندارم ...

یکبااااااااااار به من نگفته دوستت دارم یا هر کلمه محبت امیز دیگه! یکبار نگفت چه لباست قشنگه چه رژت بهت میاد یا خلاصه یه حرف دلگرم‌کننده ! هیچی صفرررر

دقیقا مثل یه خدمتکار هستم برای آشپزی !خانه داری!و بچه داری و خیلی ببخشید خدمات تخت خواب...

همیشه مسخرم میکنه دهن کجی میکنه ادای منو یا حرف زدنمو درمیاره جلو بقیه بد برخورد میکنه بی احترامی میکنه

و خیلی موارد بد دیگه


به خاطر بچه هام موندم و گفتم بدرک 

میمونم و خودم برای خودم و بچه هام تلاش میکنم

ولی چیزی که باعث شد امروز بهم بریزم نزدیکه آزمون استخدامیه همه عین چی دارن درس میخونن ولی من فقط دارم زجر میکشم اصلا نمیرسم 

تمام بار زندگی رو انداخته سر من 

یه بچه مدرسه ای با کلی کار و تکلیف 

یه بچه کوچیک بشدتتتت شلوغ (بلكه بيش فعال كه اصلا خواب نداره و دائم در حال ریخت و پاشه)

یه خونه کوچیک که دائم تمیزکاری و‌مرتب کردن میخواد چون بچه ها منفجر میکنن

شام و نهاری که باید مطابق میل اعلی حضرت باشه 

شوهری که دائم رو مبل دراز کشیده و دستور میده چایی بیار خوراکی بیار میوه بیار حتی آب هم خودش نمیره بخوره دستور میده براش ببرم


خیلی دلم میخواد درس بخونم ولی با این شرایط نا ندارم واقعا هم جسمی هم اعصاب و روانم ریخته بهم😓

عزیزم منم تقریبا شرایط تورو داشتم خودت باید خودتو نجات بدی کسی بفکرت نیس منم خودمو نجات دادم

چه وضعشه یه چندماه نبودم سریع کاربریمو لغو کردن😒😒😒  (آقایون درخواست دوستی ندید من اعصاب ندارم یچی میگم بهتون) کاربرسال ۹۷ هستم که الکی الکی ترکیدم😒

خداروشکرچیکاری کردی عزیزم به منم میگی لطفا؟

طلاق گرفتم  ولی من شرایطم باشما فرق داشت نذاشتم بچه دارشم ۴سال زندگی کردم دیگه بریدم زدم ب سیم اخر

چه وضعشه یه چندماه نبودم سریع کاربریمو لغو کردن😒😒😒  (آقایون درخواست دوستی ندید من اعصاب ندارم یچی میگم بهتون) کاربرسال ۹۷ هستم که الکی الکی ترکیدم😒

نا امید نباش توکل کن به خدا و شبها که بچه ها خوابن از فرصت استفاده کن و بخون تا قبول بشی زنداداش م ب ...

کوچیکه تو طول روز کل انرژیمو میگیره اصلا هم خواب نداره 

الان تا بخوابه فک کنم تا دو طول میکشه ازینور برا مدرسه دخترم باید شش و نیم پاشم 

کم خواب شدنی مریض میشم

ویتامین یا قرصی هست که بخورم بلکه این مورد حل بشه؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

پوست صورت

titimahak | 3 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز