خواستم راجع به این تاپیک نظر بدم که دیدم قفل بود.
https://www.ninisite.com/discussion/topic/1511342/تورو-خدا-کمکم
هرچند معمولا حرف نزده از کنار ۹۰ درصد تاپیکها میگذرم ولی نتونستم راجع به این موضوع چیزی نگم.
احتمالا دوستانی که با حالت تمسخر و تحقیر زیر این پست کامنت گذاشتن توی همچین موقعیتی قرار نگرفتن که از خودارضایی یه دختر هفت ساله تعجب میکنن...
اما من به شخصه توی سنین دبستان توی یه گروه دوستی قرار داشتم که این کارو میکردن! اونم توی مدرسه و حتی توی سرویس و کتابخونه!
یادمه من متعجب اونارو نگاه میکردم و اصلا نمیفهمیدم این کار یعنی چی؟!
توی کتابخونه همشون جمع میشدن و سینههای تازه جوونه زدشون رو نشون هم میدادن. اونم در حالیکه کلاس چهارم پنجم دبستان بودیم فقط... شوکه میشدم از اینکه میدیدم همشون سینه دارن ولی من ندارم و تا دوران دبیرستان هم نداشتم اصلا!
یا توی سرویس مدرسه یکیشون دست میکرد توی شرت اون یکی و...
یه بارم که رفته بودم خونه یکیشون که کتاب جا موندشو بهش برسونم، جلوی من خودشو میمالید به پشتی...
تنها باری که منم باهاشون همراهی کردم وقتی بود که قرار شد شلوارامونو بکشیم پایین و اون قسمت از بدنمون رو به هم نشون بدیم...
نمیدونم بعدش چی شد که من کلا از اون گروه دوستی جدا شدم و تا خود عروسیم دیگه حتی از این چیزا هم ندیدم... احتمال میدم مادرم متوجه قضیه شده بوده و باعث شده من با اونا نگردم دیگه!
اینو براتون تعریف کردم که بگم هرچند دختر این خانم این چیزارو پدر و مادر و فامیل ندیده باشه ولی من شک ندارم توی محیط مدرسه و قبل از اون توی مهدکودک دیده بچههایی رو که این کارو کردن یا همکلاسیهایی مثل من داشته که خدای نکرده اونا به زور دستمالیش کرده باشن...
نمیخوام این مادر نگران رو بترسونم ولی حتی از همین سنین کودکی هم باید مواظب دخترامون و کلاً بچههامون باشیم و فک نکنیم همه دوستاشون پاک و معصوم هستن... نمیخوام به هیچ بچهای تهمت بزنم ولی انحرافات جنسی از همون کودکی شروع میشن و شما نمیدونید کدوم یکی از دوستاشون حالا به هر دلیلی دچار این انحرافات هستن و به علت بیدقتی و بیتوجهی یا مشکلات خانوادگی تحت درمان قرار نمیگیرن و هم خودشون رو دچار مشکل میکنن و هم اطرافیانشون رو...
نمیدونم این مادر دقیقا چه کاری میتونه در این مورد انجام بده... فقط اینو میدونم که اگه مادر من متوجه قضیه نمیشد و من از اون گروه جدا نمیشدم و تا سالها بعد باهاشون میموندم معلوم نبود چه آخر و عاقبتی در انتظارم بود...
خواهش میکنم بیشتر مواظب بچههاتون و دوستانشون باشید و اینگونه مسائل روانشناختی و اخلاقی رو نادیده نگیرید انگار که اصلا وجود ندارن و فقط به دنبال دلیل پزشکی مثل عفونت و غیره ذالک نباشید. دنیای ذهن و روان آدمها به قدری وسیعه که نمیشه ازش سر در اورد ولی به همون مقداری که میشه باید برای درمانش اقداماتی رو انجام داد و همه چی رو به جسم ربط نداد.
فقط همین. امیدوارم اون مادر این تاپیک رو ببینه و بخونه و علاوه بر پیگیریهای پزشکی خودشم اقداماتی رو برای دور کردن دختر عزیزش از این مساله انجام بده...