سلام دوستان من سه سال باپسری دوست بودم و یکساله هم عقدیم.مشکلی ک هست اینه که ایشون گفتن یا بایددرست بشی یا طلاقت میدم😔 اما من دوسش دارم و هم از ترس ابروم دلم نمیخواد جدابشم.ازطرفی هرکارمیکنم نمیتونم خودمو اوکی کنم.
مشکلمون هم اینه ک تو دوستی هم من این ویژگیو داشتم که مثلا اگر دیر ج میداد حس میکردم دوستم نداره یااگر من رو اولویت قرارنمیداد فکرمیکردم براش مهم نیستم براهمون میرفتم بهش میگفتم ک اره دوستم نداری یا برات مهم نیستم یاهم دیر ج میداد میگفتم نکنه کسی توزندگیت اومده بگو تا من بدونم و نباشم.و خلاصه بااین حرفا ما همیشه باهم بحثودعواداشتیم اون سریع عصبی میشد.اوایل باهامراه میامد ولی الانا سریع عصبی میشع و میگه میخوام تنها باشم بمن پیام نده و اعصابش بشدت خورد میشه.الان بنظرتون رفتارای من طبیعیه همه خانوما مگ اینطورنیستن؟ که شکاکن یا گیرمیدن براکسی ک دوسش دارن.من اینو بهش میگم اما باورنمیکنه.حالا شما بگید؟
بنظرتون مشکل ازمنه یاازاعصاب ضعیف ایشون؟
اگر مشکل ازمنه ایادرمان میشم؟(چون شنیدم میگن بیماری ها ی روحی فقط کنترل میشن و درمان ندارن💔)
توروخدا ج بدید خواب و خوراک ندارم دستی دستی پدرمادرم بخاطرتربیت اشتباهشون بدبختم کردند🖤تا چشم ب نوجونی گشودیم دیدیم پر هستیم از کمبود و بیماری های روح روان😔