منو خیییییییییییلی اذیت کرد خیلی از وقتی یادم میاد کتک هاش یادم میاد وای چقدر منو کتک رد تو این زندگی سر دانشگاه رفتن سر اینک برم سرکار سر خاستگارایی ک میگفتم نه بارها منو کبووووود کرد تمام صورتم تمام چشمام لکه خون بارها با دستاش گلوم رو فشار داد تا مرز خفگی رفتم و اونا دیه داشت دیه ای ک با کتک مجدد پرداخت میکرد من حتی رگ دستمو بخاطر کارای بابام زدم خیییلی اذیتم کرد هیچوقت حتی ی جوراب برام نخرید نه طلا نه کفش نه لباس هییییییچ من ۳۰ و مجردم خاهرم ۲۲ و پس فردا عقدشه ؛ دیروز رفتیم خرید بازار کللللی کارت کشید برا خرید داماد و میوه و شیرینی عقد حدود ۵۰_۶۰ حتی ی کلمه نگفت تو چیزی نمیخای ؟ تو عقد خاهرته ؛ لباس داری؟ پول نیاز نداری ؟؟؟
انگار من یه سگ بودم از خیابون آوردن بزرگم کردن متنفرم از همشوووووون