ی نفر دیگه دوسداره و ی نفر دیگه روهم وابسته خودش میکنه
خدایا اون ی عوضی بود توکه خدایی چرا مهر اینو از دلم نمیندازی بیرون من تاوان چیو با درد عشق و مریضی پس میدم اخه چرا ی هفتس چک نکرد چرا باید تو خابم یادم بندازی ک ساعت ۴ صبح بلند شم گریه کنم خدایا من چیکارت کردم اخه این دردو باید تحمل کنم
داستان چیه؟
عزیزدلم خودت باید برای خودت ارزش قائل باشی تو همچین رابطه ای نمونی و ذهن و قلبتو درگیر همچین هرزه ای نکنی
چرا تصمیم اشتباه میگیرین بعد فکر میکنین خدا داره ازتون انتقام میگیره ؟!!!
💔💔💔
همین چند دقیقه پیش کلیپ دکتر عزیزی رو دیدم که درمورد قانون کارما گفته بود.. حتما ببین عنوانش:
"اثر بدی که انرژی منفی چشم روی جسم زن میذاره" تو آپارت هست...خیلی قشنگ وصف حال کسانی که دچار کارما میشن رو توضیح میده
عزیزم یه نگاه به تاپیکام بنداز بعد بگو خدا برام ساخته یا نه ...
بد برداشت نکن عزیزدلم منظور من اینه ما آدما تاوان تصمیم اشتباهمونو میدیم
الان حیف نیست ۱۰ ماه از عمر و جوونیتو گذاشتی به پای غم و غصه واسه یه آدم بی لیاقت ؟
نمی‌دونم چندسالته ولی برسی به سی سال تازه مطمئمن میشی هیچ چیزی به اندازه ی آرامش روح و روانم ارزش نداره
برو مشاور هرکاری از دستت برمیاد انجام بده که اونو از ذهنت بیرون کنی و فقط به خودت برسی
منم دارم همینو میگم تاپیک چن روز پیش منو نگاه کن نوشتم دیگه چکش نکردم ی هفته تصمیممگرفتم ولی اومد تو خابم حتی ی دیقه هم بش فک نکزدم این ی هفته اومد تو خابم دوباره رفتم سر خونه اولم من دختر خوبی نیستم کلی دوس پسر داشتم وقتی با این اشنا شدم نزدیک ۴ سال با هیشکی تو رابطه نبودم انقد دوسداشتم توبه کردم سر به مهر گذاشتم دم خونه امام حسین و امام رصا رفتم دیدم نمیشه دیگه ولش کردم توی عمرم اینجوری دلبسته کسی نبودم ۱۲کیلو کم کردم نمیتونم که هم باید فراموش کنم هم تو داغش بسوزم هرکاری بگی کردم نشد ک نشد روز ب روز حالم بدتر میشه اخ نامردا من اولین بارمه دلبسته کسی شدم
من ۳۲ سالمه رسیدم ب ۳۰ زندگیم عوض شدم ولی تا حالا کسیو اینجوری نخاستم بابا تمام سلول های بدنم داره گریه میکنه تمام بدنم مثل مععتادا دارن درد میکشن وگرن من کلی ادم بود از زندگیم رفتن ب هیچجام نبود
