2777
2789

ی بار خونه پدر شوهرم بودم شوهرم بهم زنگ زد منم چون دخترم میخواست باباباش حرف بزنه گوشی روزدم بلندگو.شوهرمم وسط حرفش برگشت گفت جووووووون شب میدی بخورم .یعنی خدااون روزو نیاره براتون .برادرشوهرام ومادر پدرش ازخنده ترکیدن .

وای خدا فک میکردم فقط من گوزوم😰😂😂😂منم یه بار خونه مادرم اینا بودم سرشام خواستم بشقاپ هارو جمع کنم گفتم زاررررت همونجوری گذاشتمشون زمینو نقش برزمین شدم ازخنده شوهرم سرخ شده بود از خجالت 😕بعدش اومدیم خونه گف ژینوس مواظب باش میریم خونه پدرم اینا 😒یکم جمع وجور پاشو که باد ازت خارج نشه😂😂

خدای مهربونم میدونم همواره "همراه"هر سختی اسانی است اما تو تنها اسانی را برایم می خواهی ... تمام زندگیم را به تو می سپارم زیرا که تو بر حال بندگانت اگاهی ... ایمان دارم روز به روز زندگیم از هر جهت بهتر و بهتر می شود... سپاسگزارم که نی نی خوشگلم رو به زودی  تودلم میزاری😘👼

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من مادرشوهرمو از تاسوعا عاشورا ندیدم اونم خیر سرش دلش تنگ شده برا پسرش زنگ زده میگه سعید چطوره چ شک ...

چ مادرشوهر کج فکرییییی😂😂😂

شدیم مثل  الکل هرکیو تحویل میگیریم سرش گیج میره😏
وای خدا فک میکردم فقط من گوزوم😰😂😂😂منم یه بار خونه مادرم اینا بودم سرشام خواستم بشقاپ هارو جمع کن ...

خیلی بد میشه خودمو ک میزارم جات .خداکنه اتفاق نیافته برام میشینم گریه میکنم شاید 😂😂

شدیم مثل  الکل هرکیو تحویل میگیریم سرش گیج میره😏

یه بارم با همسری رفتیم کافی شاب دوران نامزدی

گفت چی میخوری گفتم معجون

معجون که اوردن روس خامه بود من گفتم بستنیش گرمه😱😱😰

اخه معجون با خامه نخورده بودم تا حالا😜😜😜😄😄😄😄

خدایاشکرت......منم مامان شدم
ی بار خونه پدر شوهرم بودم شوهرم بهم زنگ زد منم چون دخترم میخواست باباباش حرف بزنه گوشی روزدم بلندگو. ...

وای خداااا رودل شدم ینی😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

شدیم مثل  الکل هرکیو تحویل میگیریم سرش گیج میره😏
خیلی بد میشه خودمو ک میزارم جات .خداکنه اتفاق نیافته برام میشینم گریه میکنم شاید 😂😂

خدار رحم کرد خونه مادرم اینا بودم اگه خونه مادرشوهرم اینجوری میشد چی😂😂😂یه بارم مجرد بودم همه عمه ها وعمو نشسته بودیم تو حیاط منم یه جایی بود روسکو نشسته بودم بعد نمیدونم واسه خواهر کوچیکم عصبیم شدم داشتم بادستام خط و نشون میکشدیم واسش تا اینکه تز جام بلند شدم زاررررت زدم دیگه نمیدونستم حالت چهرمو چیکار کنم بخندم یاچی همون فرمونو گرفتم رفتم خوابیدم😁😂😂😂😂😂به زور بلندم کردن واسه شام😰😰

خدای مهربونم میدونم همواره "همراه"هر سختی اسانی است اما تو تنها اسانی را برایم می خواهی ... تمام زندگیم را به تو می سپارم زیرا که تو بر حال بندگانت اگاهی ... ایمان دارم روز به روز زندگیم از هر جهت بهتر و بهتر می شود... سپاسگزارم که نی نی خوشگلم رو به زودی  تودلم میزاری😘👼
خدار رحم کرد خونه مادرم اینا بودم اگه خونه مادرشوهرم اینجوری میشد چی😂😂😂یه بارم مجرد بودم همه عمه ...

آخه وسط بحث جدی چ وقت اومدنت بود 😂😂

شدیم مثل  الکل هرکیو تحویل میگیریم سرش گیج میره😏

من خدا رو شکر سوتی فجیع ندادم اما سوتی ریز زیاد دادم اونم از رو هول بودن،همون لحظه هم فهمیدم اما به روم نیاوردم هیچوقت

خشم بیش از حد گرفتن وحشت ‌آرد و لطف بی‌وقت هیبت ببرد ،نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند...
وای خداااا رودل شدم ینی😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂


وایی خدانصیب کسی نکنه.من ک هنوزم برادرشوهرامو میبینم ازخجالت نمیتونم تو چشاشون نگاه کنم .مخصوصا اونی ک نامزد داره 😑

دوست من ۱۶ ساله بود با باباش رفته بود فروشگاه میگف میخاسم آدامس بخرم دیدم ی قوطی هس ک روش عکس توت فرنگیه  میگه گزاشتم تو سبد دیدم بابام چپ چپ نگا میکنه .نگو خنگ خدا نفهمیده رفته ک.ا.ند.وم برداشه .😂😂😂

شدیم مثل  الکل هرکیو تحویل میگیریم سرش گیج میره😏

من دوران عقد زیاد میرفتم خونه یکی از خواهرشوهرام.

یه بار خونشون بودم شب شوهرمم از سر کار امد اونجا و اومد تو اتاق شلوارشو لباساشو عوض کرد و دختر خواهرشم تو اتاق بود ۳ ۴سالشه و من عاشقشم...

بعدم اومدیم سر سفره و آیسان غذاشو نمیخورد من گفتم بیا پیش من تا بت غذاتو بدم....نمیخورد و بد قلقی میکرد بش گفتم زندایی غذاتو بخور تا بزرگ بشی و بری مدرسه ...

بعد یهو گفت اگه غذا بخورم ناز منم اندازه ناز دایی سعید بزرگ میشه؟؟؟؟😮😮😮😮😮😮😮

من😰😰😰😰

شوهرم😑😑😑😑😑😑😝😝

شوهر خواهرشوهرو خواهرشوهرم😋😋😋😋

بعد سفررو ک جمع کردیم انقدرررر منو خواهر شوهرم تو اشپزخونه خندیدیم ک مردیم!!!

هنوزم ک هنوزه میگه ساناز تقی بعضی وقتا یادش میفته و انقدر ب حرف ایسان میخنده که نگووووووو



خداروشکر که دارمت❤❤💙
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792