سلام خانوما میخام ببینم حق با منه یا نه
عموی پدر شوهرم که ۹۰ سالشه صبح اومد خونه پدرشوهرم منم تو حیاط دراز کشیده بودم سرما خوردم . با دخترم دراز کشیده بودیم . یهو خندید گفت خداکنه شب شوهرت بیاد خونه ببینه تو و دخترت موردین . منم توپیدم بهش گفتم تو بمیری دخترای تو بمیرن . بهم گفت ک داداشت بمیره و نفرین خانوادم کرد منم بهش گفتم گمشو اسم خانوادم نیار بچه های تو بمیرن . خلاصه اخر سر بهم گفت تو رو نباید فلانی میگرفت تا همونجا ترش کنی منم گفتم فعلا که نوه های تو رسیدن به ۴۰ سال و هنو کسی نگرفتشون .
بنظر خودم بزرگتری که حد نگه نداره
مثلا یه حرفی رو که نباید میزنه
به نظر من باید جوابش رو داد و جایی برای احترام نمیمونه
چون اون با اون سنش و بزرگیش متوجه نیست و نمیفهمه
پس اگه بهش احترامم بذاری اونم نمیفهمه
بنابراین باید جوابشو بدی
شاید یه تلنگری شد و به خودش اومد و فهمید نباید هر حرفی رو بزنه و هر رفتاری رو بکنه شایدددد
بنظرتون خوبه که جوابش دادم یا نباید جوابش بدم