شوهرم از مادرش چندتا خواهر داره کلا رفت امد خیلی کم داریم
جز یکیشون اونم چون با پسر عمه شوهرم ازدواج کرده یکمی رفت امد بیشتر داریم
و الا شوهرم قبل دبیرستان اصلا خواهرهاشو نمی شناخت ، پیش مادربزرگش بزرگ شده
من شوهرم ادمی هستیم خیلی دغه دغه داریم شوهرم کارگره صبح تا غروب سر کاره چون جوشکاره اکثر موقع عا چشماش دچار برق گرفتگی میشه ، شب هم بشه استرحت نداره به هاطر چشماش
منم شاغل از طرفی دانشجو هستم کلا تایم هفته پره
بخدا یادم نمیاد کیی مادرم اینا دعوت کرده باشم از بس فرصت نیست بهدا از طرفی وقت امتحانات هست
خواهر شوهرم چند بار زنگ زدن بیان شرایط نذاشت
یک بار شوهرم چشماش برق گرفتگی داشت اصلا نمیتونست چشماش باز کنه
یک بار خونه نبودیم خونه مادرم بودیم
یک بارم مجلس ختم بودیم زشت بود برگرردیم
الان قهر کردن مارو جواب میکنن
امروز زنگ زدم دعوت کنم بیان خونه ما
پشت تلفن میشنوم به شوهرم میگه اره تو فقط دوربر خانواده زنت باش زن ذلیل فلان
تله موش برات بزارن خونه پدر زنت ده بار در روز تو رو میگیره
حرفاش به نظرم خیلی زشت بود
من چهار ساله اذواج کردم بخدا فک نکنم ده بار خونه ش شام دعوت شده باشم در عوض من قبلا ها شاغل نبودم خیلی زیاد دعوتشون میکردم
به نظرتون خواهرشوهرم حق داره یا من
خب خواهرشه حق داره خونه برادرش بیاد ولی وقتی شرایط نیست ادم باید یکم درک داشته باشه
دعوتی که زوری نیست باید میزبان شرایط داشته باشه
حالا چه مالی چه جسمانی