مشاور عزیزم شما دچار وسواس ونشخوار فکری شدی
همسرت کل عمرشو واسه درس خوندن گذاشته مگه میشه ول کنه
بعد تو عمل tULدوربین که فرستادن داخل دکتر از روی مانیتور نگاه میکنه وسنگ درمیاره وارد کردن سوند ودستگاهم دستیارش انجام میده بعدم با پارچه میپوشونن نمیدونم منظورم گرفتی یا نه
شوهر منم کارش با زن ها هس مغازه داره همه مشتریاش خانم هستن الان که سر و ضعشون با کسی که لخته هیچ فرقی نداره اوایل حساس بودم میگفتم کارت رو عوض کن ولی نمیتونست خانوادگی همه تو همین کار بودن نشد کارش رو ول کنه منم از بس حرص و جوش میزدم هی مریض تر و لاغر تر میشدم تا اینکه گفتم بیخیال هرچی بادا باد الان عین خیالم نیس کسی که بخواد راه کج بره تو قفس هم بزاریش کار خودش رو میکنه شوهرت هم از بس دیده عادی شده براش
بله عزیزم من اصلا نمیدونستم قراره چجور عمل شه وقتی رفتن اتاق عمل متوجه شدم ولی خوب چاره نداشتم اولا بیهوش شدم متوجه نشدم ولی تا جایی که یادم میاد سوند ودستگاه همه رو دستیار انجام داد بعد با پارچه پوشوندن بعد دکتر اومد ومن بیهوش شدم بخدا اصلا اینقد جو اتاق عمل سنگینه وهر کی دنبال کار اصلا براشون اهمیت نداره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
