بیان متن طنزی رو که نوشتم بخونید

محبوبم وام ازدواج  را از دست نده که میگویند دولت وام های خوب خوب می دهند 
بیا با وامی که می‌دهند خانه ومبل و قالی و گاز یخچال وغیره بخریم بقیه را هم پس انداز کنیم  
و تا آخر عمرمان قسط بدهیم 
و آخر ماه با چهره های داغون پوکیده در حالی که دست و پاهایمان از درد فریاد می زنند
ادای خوشحال ها را دربیاوریم
روی  صندلی چوبی بالکن بشینم  سهراب سپهری بخوانیم
بگوییم زندگی چه زیباست 

ادامه دارد.. 

محبوبم بیا تا به مسافرت بریم 
و با پراید مدل 73 
که تو به آن می‌گویی 
سلطان جاده ها
از سواحل مدیترانه تا دماغه امید نیک را طی کنیم 
کل قاره ای آفریقا آمریکا و اروپا را زیر پا بگذاریم 
و در طول سفر من آهنگ های ساسی مانکن بذارم و رو اعصابت پیاده روی  کنم
و وقتی ساسی این بیت  سنگین را که از حکیم ابولکاظم پسر عموی ناتنی ابوالقاسم  فردوسی وام گرفته است
و می‌گوید (  خوشکل منی میوووو و عشوه نریز بیووو) 
تو از شدت حرص
پوست لبت را بکنی و من هم بگم آن لب های بی صاحاب را ول کن 
محبوبم بیا که در قهر کردن از هم پیشی بگیرم

محبوبم 
بیا در های خانه ای  ما را باز  کن 
از در آب معدنی سپیدان گرفته تا در قوطی عسل گون 
من الکی می گویم نمیتوانم باز کنم تا تو باز کنی و احساس مردانگیت فوران کن
آخر روانشناس های  می گویند 
مرد باید احساس کند زور دارد به آنها اقتدار دهید 
محبوبم شرمنده که ما در صحرایی آفریقا نیستم که تو برای محافظت از من با شمشیر به جان شیر گرسنه سومالی بیفتی تا احساس قدرت کنی 
فعلا به همین در بی صاحاب آب معدنی قناعت کن ببینم خدا چه میخواهد 

کجایی محبوبم که من جلوی همسایه ودوست وآشنا پزبدم که تورو بدست بیاورم 
و انگار کسانی که جایزه نوبل  را گرفته اند
با نگاهی پیروز و بعضی در گلو بگویم
ما با کلی سختی و مشقت به هم رسیدیم 
و برای زن زوله های فامیل کلی خالی ببینم که آره برای رسیدن به من زمین  وزمان را به هم دوختی
چند خودکشی تصنیعی به راه انداختی 
10 بار خودت را از طبقه صدم یک برج 100  طبقه به پایین انداختی 
و 20 بار زیر چرخ تریلی کتلت شدی 
و در آخر هم قیافم را مظلوم بگیرم  و رو به فامیل بگویم( بخدا فقط برای اینکه دلم برای جون مردم میسوخت بهش جواب مثبت دادم والا من که اصلا قصد ازدواج نداشتم میخواستم ادامه تحصیل بدم) 

محبوبم تصور کن 
پز تحصیلات آکادمیکت  وکتاب هایی که خوانده ای را به من بدهی

و  کلمات سختی چون  چون استنباط استدعا . 
اس چی چیو.... استفاده کنی 
که من با خودم بگوییم وایییی چقد بلد است 
بعد من هم با یک حرکت انتحاری با جمله  فوق تخصصی
برو عامووو
تمام دانسته ههای آکادمیکت  را زیر سوال ببرم  وبد جوری ضایعت کنم 
آخ که چه کیفی می دهد 

بیا محبوبم بیا 
که چراغ های مهتابی چشمک می‌زند 
بیا ادای 
بلد ها را در بیاز و با آنها ور برو
بادی به غبقب بده 
و صدایت را کلفت کن ومحکم مردانه بگو  من درستش می کنیم 
ادیسون با یک زرشک از تو پذیرایی خواهد کرد  و برقت بگیرد وای که چقدر بخندیم 

وای چقدر بخندم 
محبوبم تو شاید  از این واقعه جان سالم به  در ببری ولی من قطعا  ازشدت خنده  کشته خواهم شد  

محبوبم به هر طرف خانه که نگاه می کنم یاد تو میفتم 
از در دستشویی  که خراب شده است تا در شیشه پلاستیکی که باز نمی شود 
بخاطر من هم نمیایی 
لاقل بخاطر در خسته وپرکار دستشویی بیا 
خدا به سر شاهد است 
12 ماه هست که خراب شده و بسته نمی شود 
در این خانه 
دیگر در دستشویی  هم امنیت  نداریم 

محبوم اگر من نباشم پس چه کسی اعصاب تو را بهم می‌ریزد و 
پس بیا تا کمی با هم دعوا کنیم قهر های  زنجیره ای راه بیندازیم 
چپ و راست برای هم شعر های در وصف بی مهری و بدعهدی درفضای مجازی   استوری کنیم 
و غیبت یکساله زن زوله های فامیل را جور کنیم  

بیا  آنقدر قهر کنیم که شعر های غمگین  تمام شوند 
پدر بسته اینترنت را بسوزونیم
بابای فضای مجازی را به عزاش بنشانیم 

محبوم من و تو پتانسیل این را داریم که در یک ساعت 100 دعوا مختلف و راجب مسائل وموصوع های مختلف بکینم  
پس توانایی ما را دست کم نگیر 
و اصلا شک نکن 
ما میتونیم 10 گیگابایت اینترنت در یک دقیقه به راحتی تمام کنیم 
بیا انقد ادا عشق و عاشقی را در  بیاوریم که فک وفامیل  پشت سرمان بگوید اینا  گشنگی نکشیدن که عاشقی یادشون بره 

بیا ادای خز و خیل ها را دربیاور
تو اسمم را روی محل تلاقی سومین  دنده چپت نرسیده به جناغ تتو کن 
و اینجوری عشقت را به من ثابت کن 
و من هم با یک پست گردنی جانانه نثارت می کنم 
و می‌گویم 
مرد چرا خودتو رفتی ناقص کردی 
مگه دفتر نقاشی هستی 

خدارشکر 😍

نظر لطفته