از این ناراحتم ک داشتن و ندادن..
برامامبل معناداشت چون نصف پولم که میرفت خیالشون راحت میشدبماندچون بزرگم بودتوچشم بودمیگفتن دادیم هه
همه خانوادهامیگن دخترمون گوشت تنمونه زیردست غریبه برای من دوران نامزدیم برعکس بود شوهرم فقط بهم میگفت گوشت تنمی زیردست یمشت نامردفقط بخاطراون بودکه اونهمه زوروتحمل کردم ازحقم خ گذشتم درحق خانوادم اینایچیزکوچیکوپیش پا افتادشه نمیگذرم ازشون نمیگذرم
نگرفتم تا حالا..یک بار مجبووووور شدم گرفتم..البته الان همسرم بهترین مارکو برام گرفته از چیزای ک خاستم.اما خاهرشوهرم هفتاد ملیون جهاز برد باباش بازنشسته بود من با ی بابای میلیونرررررر فقط با وام ازدواج جهاز خریدم
خب الان با پول شوهرت بقیشو بگیر قبل اینکه فامیل شوهر بفهمم جهیزیه آن کمی کوثری داره
بابای من سراینکه حساب بانکیش کفاف نده یوقت یچیزعروسش کمترنشه سرعروسیشون زمین فروخت۱۰برابرگذاشت روخرجشون فقط چک سفیدامضامیداددست داداشم که برازنش خرج کنه سرنوه شم همینطوریه زمین دیگشوفروخت دادزیردست عروس بعدبرای منه دختر😠😢😢😢
شوهرت سهمی نداشت تو خرید وسایلا؟خب چند تا وسیله بزرگ با پسره،بیخیال عزیزم کم کم پس انداز کنین بخرین هر چی ندارین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
