2777
2789

من قبلا خیلی میرفتم خونه پدرشوهرم ۶ ساعت فاصله بود دو هفته اینا میموندیم خانواده اش پرجمعتین با اینکه اذیت بودم میموندم بخاطر شوهرم ولی درست احترام نمیزاشتن الان که چند سال گذشته حس میکنم زیاد خودمو سبک کردم خواهر برادراشم بیشترشون اهل دعوت کردن نیستن قیلا بی دعوت میرفتم الان چند سال دیگه نمیرم تا نگن ولی من هپیشه دعوت میکنم بخاطر همین دیگه رابطه هامون خیلی کمرنگ شده بعضی اوقات حس تنهایی میکنم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من تو شهر غریبمبا خانواده همسرم هم قطع رابطه اماو.ایل فکر میکردم خیلی سختهالان به یه ورم نیستیه عده ...

اره بخدا یجورایی راحتم از یه طرفم بالخره رفت وامد خوبه تو روحیه ادم ولی اونا مبخوان فقط بیان وبخورن وبرن

از وقتی که قطع ارتباط کردم ارامش اومده به زندگیم بااون مامان فتنش

فقط 11 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
کاربری سال۹۸ کاربریامو ترکوندن لطفا گزارش میزنید حداقل بگید 

طبقه بالاشون هستم هفته ایی یه بار میرم همیشه هم بهم میگن بیا سر بزن چرا نمیای واقعا تو تنهایم راحت ترم

در قلبم چیزی قشنگ تر از یادش پیدا نمیکنم ... او عزیزترین زخمِ من است! زیباترین اندوهم فراموشش نمیکنم،او دوست داشتنی ترین دلیل ویرانی من است..خدایا نمیخوام غصه مامانمو از دلم بیرون کنی به من یک دلی بده که بتونم با غصه مادرم زندگی کنم اخه این غصه تنها یادگار مادرمه که ازش مونده واسم نمیخوام براحتی اینهم از دست بدم...روحت در آرامش مهربان مادرم💔ای که از اینجا میگذری...لطفا برای شادی روح مامانم صلواتی محبت کن🥀🕊🖤

من از اول ازدواجم کاتشون کردم 

یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش...     شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .

عزیزم کار الانت درسته کم برو و بیا تا همیشه عزیز باشی و بجا برو و بیا بدون دعوت جایی نرو 

10 ساله پیش همین حرفو به همسرم زدم گفت تو چشم نداری با خانوادم برمو بیام دوست نداری تو نیا که ایکاش حداقل من نمیرفتم من بخاطر شوهرم میرفتم 

آخرش رفت و آمد زیاد دعوا شد و 10 ساله قهرن و.... خیلی چیزای دیگه 

جالبه بعدش شوهرم گفت تو گفتی کم بریمو بیایم ها من گوش ندادم عجب اشتباهی کردم 

گفتم تو مشکلت اینه فک میکنی من از پدرسوختگی گفتم کم بریم برا صلاحت کفتم

نه زیاد دعوتشون کن نه زیاد برو 

یا دوست وکلاس وبچه هات سرتو گرم کن

من مادرپدرهمسرم فوت شدند خونه دوتابرادرهاش دوسه ساله فقط عیدها میرم خونه ی بقیه هم سه چهار بار

فقط یک خواهرش یک کم بیشتر

علی عرفان اسم خودم نیست ومن خانمم🥶

ده دقیقه راهه تا خونه همشون.دعوت نکنن نمیرم.دعوت نکنم نمیان.سالی یکی دوبار دعوت میکنیم همو.خونه مادرشوهرم اخرین بار عید قربان رفتم.البته چند بار مریض بودن رفتیم سر زدیم ولی برا ناهار شام نموندیم

برو باشگاه دوست رفیق پیدا کن با فامیلا خودت رفت و آمد کنبا خواهر برادراتبرو کلاس اموزشی رفیق پیدا کن ...

چند تا بچه کوچیک دارم خانوادمم نزدیکمن حس ننهایی ندارم ولی همش میگم کاش منم مثه بقیه رفت وامد داشتم با خانواده سوهرم البته شوهرم هر روز میره خونه پدرش اومدن نزدیکمون ولی من نمیرم 

اره بخدا یجورایی راحتم از یه طرفم بالخره رفت وامد خوبه تو روحیه ادم ولی اونا مبخوان فقط بیان وبخورن ...

ما هم همین بود

بقیه میخواستن فقط بیان بخورن و برن

منم کات کردم 

البت سر یه موضوع دیگه هم بود 

االن نفس میکشم 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792