همش میگه بداخلاقی، من از همون بچگی اینجوری نبودم کهههه جو خانوادگی مزخرفمون روم تاثیر گذاشته
میگه تو هیچوقت درس نخوندی الانم نمیخونی، من از کلاس دوم ب بعد دیگه مامان نداشتم اصلا بهم اهمبت نمیداد تنهادچیزی ک براش مهم نبود من بودم
بهم میگه دروغ گفتنو خوب بلدی، اگه فقط یکبار باهام رفیق میشد یکبار این ترس من از مامان بخاطر فهمیدن یسری چیزا میریخت هیچوفت اینجوری نمیشدم
بهم میگه عرضه انجام دادن هیچ کاریو نداری، اگ میزاشتن از همون بچگی مستقل بار بیام من ترس از اجتماع نداشتم حتی خرید یدونه خودکارم نمیزاشتن تنهایی انجام بدم
خودم میدونم همه اینا اخلاق های بد و منفیه افتخار نمیکنم بهشون ولی چیزی ک من ی عمررر باهاشون زندگی کردم تو وجودم ریشه زدن همشم بخاطر مامان و بابامه
بهم میگن دختره فلانی پزشکی قبول شد تو هیچی نمیشی مبگم مامان، بابا خودتونو بزارید جای مامان و بابای همون دختر شما منو کلاس گذاشتین مشاور گرفتین میلیون میلیون ب پام خرج کردید ک اینجوری شاکی اید؟
خسته شدم بخداقسم خسته شدم