سلام خانما من هشت ماهه باردارم و 5 روز پیش پدرمو ناگهانی از دست دادم و مادرمو 3 سال پیش الان پدر مادر جوونم یجا زیر خاکن ،تو این چند روز خیلی جیغ فریاد کشیدم خیلی جیغ ای از ته دل خیلی گریه کردم و تکونش بچم خیلی بیشتر شده و نگران اینم نکنه مشکل قلبی یا اوتیسم بگیره تحمل دردای بیشتر ندارم ،اونحا دست خودم نیود جیغ نزنم گریه نکنم الانم کریه میکنم ولی جیغ نمیزنم خیلی نگرانم ولی کسی تجربه مشابه داشته ؟
خیلی ممنون بعد مامانم همه امیدمون بابام بود هنوز شه تا آبجی کوچکتر از خودم تو خونه داریم خیلی سخته
میدونم خیلی وحشتناکه دورت بگردم قربون دلت بشم کاش کنارت بودم عزیزدلم ولی خدا هست میدونم هرچی بگم این غم کم نمیشه ولی واقعا هییییچ چاره ای نیست ودر اخر همه میریم دیروزود داره خیلی ها مثل تو الان دارن این مثیبت رو تجربه میکنن وکردن وزندگی ادامه داره تو محکومی تا زنده ای زندگی کنی پس باخودت بگو باید قوی باشم وپناه خواهرم باید تکیه گاه بشی اراده کن به قول ما غم دامنتو بتکون ودستتو بذار تو دست خدا سرنوشت ادم انتخابی نیست بشین یکبار گریه هاتو کن وبا خدا حرفاتو بزن وازش بخواه کمکت کنه منم دعا میکنم عزیزدلم دورت بگردم الان به این فکر کن قراره نی نی نازت بیاد بغلت مامانش باید خوب باشه