گریم باز شروع شد،نه دلتنگی برای برادرم میره نه ازدواجم جور میشه نه چیز دیگه ای افسردگیم داره بدتر میشم و من فقط چنگ میزنم به خدا میگم نزار ببرم
آخ یچیزی داره گلومو. فشار میده آخ که چقد دلم میخواد بخوابم پا نشم آخ که چقد کم آوردم
شما داغ فرزند میکشی من مادری دارم که سال به سال بغلم نمیکنه🖤امشب شما مادر من باش من دختر شما بزار دلم پر شده بود تا صبح برای گل پسرت گریه کنم
مطمعنم حالش خیلی خوبه