2777
2789

دوستان ما دوساله كه تو عقديم...قضيه از اين قراره ك منو زندايي همسرم برنامه سينما چيديم هم مادرشوهرم بود هم دوتا زندايياي شوهرم ك تقريبا هم سن خودمن مادرو خواهر خودمو يكي از دوستاي مامانمم بودن كلا جمع زنونه بود من خودم ماشين دارمو با ماشين خودم رفتم و ظرفيتمون تكميل بود و مادرشوهرمم چون خودش ماشين داره قرار بود با زنداداشاش(زندايياي همسرم)بياد كلا مادرشوهرم ازوناييه ك بيس چاري با ماشين بيرونه و همجا خودش رانندگي ميكنه وقتي رسيدم سينما زنگ زدم ك ببينم كجان گف داريم ميرسيم امير داره مارو مياره(اسم همسرم)من خيلي ناراحت شدم وقتي رسيدن شوهرمو ديدم بهش گفتم چرا نذاشتي خودشون بيان چ لزومي داش تو مامانتو زندايياتو ببري بياري تاكسي مگ تو همسرمم گفت چون ماشينو لازم داشتم مجبور شدم خودم بيارم پيادشون كنم ماشينو ببرم  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حس ميكنم صورت خوشي نداشت ك من تو ماشين خودم باشم شوهرمو مامانشو زندايياش تو ي ماشين ديگ ...من خودم ب ...

منم همین حس کردم 

اگه ریپلایی میزنم نظرمو میگم ، اگرم ریپلایی نمیکنم یعنی در حدی نیستی که جوابتو بدم ، پس خودتو خسته نکن 😂
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز