تو اون لحظه که فکر کردم دارم می میرم چون نصف سمت چپم تیر کشید و یه ضربه محکم به قلبم حس کردم و چشام سیاهی رفت
بعدشم با پای خودم رفتم خونه ولی رسیدم خونه افتادم رو تخت هیشکی هم نبود تا دو روز مدام عرق سرد میزد بدنم بی حال بود ولی یادم نمیاد عیر واقعی دیده باشم دنیا رو
بخاطر بی حالی یه حال خلسه داشتم شاید برا شما هم همون بوده