بچه ها شوهر خواهرم آدم خوبیه خیلی برام خوبی کرده فقط یه اخلاق بد داره خیلی فضوله دامادمون فامیله نزدیکه شوهرم دوستش بود ازدواج کردیم الان هربار یه فضولی میکنه آبرو برام نذاشته اول از داداش بزرگم بد میگفت همش این سری داداش کوچیکم یعنی حرفایی زده الان من جلو شوهرم یه بی خانوادم
به خواهرت بگو جمعش کنه۰
خود دامادمون دوتا خواهر داره شهرو آباد کردن اینقد وضعشون خرابه بعد میاد از خانواده من بد میگه واقعا نمیدونم دیگه چیکار کنم اگرم بهش بگم به شوهرم میگه نمیشه هیچ کاری کرد اصن
خب زياد نذاريد با خلنوادتون رفت وامد كنه منظور زياد راه نديد خونتون كه خبر ببره بياره يه تعارف خشك و خالى بزنيد
خودتم بروتو نخ شوهرت بگو باجناق فامیل نمیشه
عزیزم خیلی دوستانه با خواهرت مطرح کن بگو اینجوری باشه ناچار میشم کمتر معاشرت کنم باهاتون اونوقت خیلی غصه میخورم
به خواهرت بگو که از کارش ناراحتی خودش یجوری جلوی شوهرشو بگیره
شوهرت چرا باور میکنه...
این نگه یکی دیگه بگه
یعنی باید باور کنه!
ماهم چن سال این مشکلو داشتیم تا بالاخره خودش خودشو جمع کرد
لیم بازی در میورد هی جلو شوهرم بهم دست میزد یکارای میکرد
میگف چشمم دنبال توئه
تا اینک ی مدت رفت و اومد نکردیم و چ دعواهایی داشتیم تا تموم شد
حالا این فضولی هاش به درک دیروز پیش شوهرم گفته بود با زنش دعواش شده بعد گفته بود اینا همشون بداخلاقن همشون خودخواهن فقط فکر خودشونن شوهرمم شب سر اینکه منتظرش نشدم شام بیاد زود شام خوردم قهر کرد باهام دعوامون شد ناجور همشم به خاطر حرفای دامادمون بود...
منم متاسقانه چندماه قبل مجبور شدم دم شوهر خواهرمو بچینم الان مثلا باهام قهره.
وا داماد چرا بايد تو كار خانواده ات دخالت و فضولي كنه معلومه كه خواهرت ريادي بهش رو داده و همه چيز رو بهش گفته همه چي دست خواهرت بهترين كار اينه با خواهرت حرف بزني
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
