دوستان از مشکلات خودم بکنار ولی ی چند مدتته هنوز تو نی نی سایت نیومده بودم جاری بنده ک دوسال بود با برادرشوهرم نامزد کرده بودن واز من کوچیک تره و الان ۳ ماهی هست ک رفت سرزندگیش و از شانس بد من شده همسایه رو ب روی من برادرشوهرم سرکار نمیره و زایات جمع میکنه و من بعضی وقتاازرو اجبار میرم پیش جاریم ک جای شکایت نذارم براش اما دوستان نمیخواستم اینو اینجا مطرح کنم ولی دیگ چاره ی ندارم چون واقع اعصابی برام نمونده یا باید ب برادرشوهرم بگم یا باید خودم از محله ۲ روز پشت هم ک برادرشوهرم ۷ صبح میخواست بره سر کار من بخاطر بچم بیدار میشمو دیگ نمیخوابم و وقتی برادر شوهرم میره حتا درو باز میکنم باهاش سلام صبح بخیرم میکنم و میام تو ولی بد گذشت ۳ چهار ساعت ی صدای عجیبی از خونه میاد بیرون ی حالتی ک انگار در حال رابطه زناشوی باشن ی بار گفتم شاید توهم میزنم ولی برای بار سوم مجبور شدم درخونمو باز کردم قشنگ واضح گوش دادم میدونم کار بدیه ولی چاره نداشتم باید شک خودمو برطرف میکردم دیدم ن گوشام درست میشنوه اومدم تو درو بستم بد امروزم بد گذشت ی هفته باز همین جوری نمیخوام قضاوت کنم ولی نمیدنم در نبود برادرشوهرم کسی میاد منزلش یا خانومش ....خودش کاری با خودش میکنه ببخشید روک میگم چون بخدا دیگ این وضعو نمیتونم تحمل کنم مشکلات زندگی خودم کمه اینم اومده روش ب هیچ کس نمیتونستم بگم تا این ک امروز ب ذهنم گفت از شما کمک بگیرم ب نظرتو چیکار کنم بیشتر هواسمو جمع کنم ببینم چی ب چیه یا روک ب برادرشوهرم بگم اخ میترسم چیزی نباشه بتر زندگیشونو خراب کنم یا از اون بتر میترسم ی گفر درنبود برادرشوهرم بیاد خونش ک چهار روز دیگ گندش در بیاد فک کنن من میدونستم و پنهون کاری کردم چی کنم دوستان
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
نگو گفتنش کار شیطانیه تو چه میدونی اون صدا برای چیه اگه با گفتن بیجا زندگیشونو سرد کنی چی
منم از همین میترسم بعضی وقتا میگم نکنه از قصد این جوری میکنه ببینه من اگ بشنوم چی میکنم و بعضی وقتام برعکس میگم نکنه کسی داخله اخ عزیزم من ۵۰ درصد نگران برادرشوهرمم ۱۰۰درصد نگران خودش من ک چیزی نمیگم ولی اگ این پیره همسایه ب مادرشوهرم بگه میدونی اگ بریزن خونش کسی داخل باشه واجه میشه بخدا اگ قرار باشه بگم بخودش میخوام بگم ک دیگ کارشو تکرار نکنه ارزش نداره مگ شوهر خودش چشه بخدا گیر بیفته زندش نمیذارن و از این بابت عذاب میکشم ک هم برادرشوهرم نابود میشه و هم میزنن جاریمو میکشن اینجوری خدا راضی میشه ازم پس منی ک شنیدم میخوام ب خودش بگم ک هواسش باشه خودشو بیچاره نکنه
به نظرم بوی تاپیک دروغ میاد بنظرم سرکاری هست زیاد توجه نکنید
عزیزم تو چنین حسی داری میتونی نخونی منو داره استرس میکشه از ی طرف مشکل خودم از ی طرف این عذابی ک رو دلمه بد شما اومدی میگی توجه نکنید دورغ میگه مگ شما خدای ک منو قضاوت میکنی؟
لطفا اگرازپستی درتایپکی گذاشتم خوشتون اومدیادرتایپکی کمکتون کردم لطفابرای سلامتی وسربلندی وخوشبختی همسروبچه هام دعاکنید هوای یکدیگر را داشته باشیددل نشکنیدقضاوت نکنیدهنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنیدبه غم کسی نخندیدبه راحتی از یکدیگر گذر نکنیدبه سادگیِ آب خوردنبر دیگری تهمت ناروا نبندیدبه حریم آبروی دیگریبدون اجازه وارد نشوید ...آدمها دنیا دو روز است !هوای دل یکدیگر را بیشتر داشته باشیم 💖