سلام خانوم های با سیاست راهنماییم کنین قبل این که من شوهرمو بشناسم با یه دختری دوست بوده و میخواست بگیرش و با تعقیق کردن خانوادش راضی نمیشن و شوهرمم که میفهمه دختر چندتا عیب داره از لحاظ ابرو و دیگه نمیگیرش و دختره ازدواج کرده بعد ۲ سال که با اون زده بودن بهم با من آشنا شدیم و خیلی همو دوست داشتیم باهم ازدواج کردیم حالا ۳ ساله که از ازدواج ما میگذره و رفتیم عروسی برادر دختره که عروس میشد خواهر زاده من دختره هی رو به رو شوهرم می رقصید و نگاه میکرد و دیدم شوهرمم وقتی اون می رقصه میاد جلو نگاش میکنه و بعد عروسی دیدم دختره به بهونه امد خودشو نشون شوهرم داد بعد هی نگاه هم میکردن و لب خند میزدند من رفتم پیش شوهرم اصلا حواسش به من نبود همه چی یادش رفته بود و خیلییی دلم شکست چطور بهش بگم این چه حرکتی بود
خوشگله؟؟؟
دختره عشقش بوده فراموش کردنش براش سخته این رفتارشم طبیعیه فقط حواست باشه ممکنه بهم پیام بدن
والا خیلی حرکت بدی کرده همسرت .باید همون موقع بعدش میگفتی چه کاری بود کردی
حرف بزن باهاش بگو دلیلشو بهش
شک نکن یه تار موی تو رو به صدتا مثل اون نمیده ولا می گرفتش
فقط میتونی بهـش بگی ک با اینکارت داری منو تحقیر میکنی رفتارتم تابلو بود
شیطنش را به روش بیار ولی کشدارش نکن که بدونه حواست هست
بنظرم چیزی نگو سخته ولی سعی کن خودت رو به نفهمی بزنی چون دیگه یک واقعیتیه عشق فراموش شدنی نیست
خانوما توروخدا لطفا برای یه مریضی که حالش خیلی بده دعا کنین تو تاپیک اخرم توضیح دادم..جوونه خیلی احتیاج داره😞😞❤️🩹❤️🩹خواهش میکنم
من بودم میزدم تو گوشش
بنظرم یبار تیکه بنداز کافیه بفهمه حواست هست
بعدش حواستو جمع کن ب هم پیام ندن
دختره چه هرزه بوده
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
