بچه ها من خانواده شوهرم هیچ کاری برام نکردن از زمان نامزدیم تا عروسیمون کوچیکترین هدیه بهم ندادن و هیچ حرفی راجب خرید طلا یا حتی عروسیمون نزدن و بلعکس تعیین کردن بریم ماه عسل و حتی موقعی ک رفتیم ماه عسل مادرشوهرم همون موقع ی انگشتر برا خودش خریده بود نکرد کادو چیزی برام بگیره حتی راجب پسرشون پنهون کاری کردن گفتن زن اول پسرشون مشکل داشته و طلاقش دادن و همش از پسرشون تعریف کردن
حالا هم وقتی با شوهرم بحثم میشه بخاطر زورگویی های شوهرم مادرشوهرم میگه پسرمون درست بشو نیست برو دادگاه شکایتش کن و میگه کاری از دست ما برنمیاد ب حرف ما نیست تازه ازم گله کرد ک این حرفایی ک میزنم نری ب پسرم بگی این وسط ک منو شوهرم باهم اختلاف داریم گله کرد ک دخترم خواسته بیاد خونتون ولی تو قهری خونه مادرت اینا چن وقت پیشم خواسته بیاد باز نبودی
روم نشد بگم ب درک ک نبودم از این دلخور بود دخترش دلش میخواد بیاد مهمونی خونتون سر بزنه بره بیاد
دیگه نمیخوام جواب تلفن های مادرشوهرم رو بدم
در حقم بد کردن هیچی برام نکردن خیلی راحتم بهم میگه برو طلاق بگیر این همه ادم طلاق میگیرن
