2777
2789
عنوان

خانواده شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 148 بازدید | 18 پست
حرفاتون درسته .ولی میدونی چیه اینکه ازم طلبکارن زوم میاد وسط دعوای منو شوهرم میگه دخترم حوصلش سر رف ...

دومیش هم اینه که چون برات خرج نکردن پس نمیخوای خونه راه شون بدی

تا کی راه نمیدی؟

بالاخره که باید رفت و آمد کنی

شما خوب شروع نکردی ولی سعی کن خوب ادامه بدی


بله به هر حال وظیفه خانواده شوهر کادو دادن هست اما شاید چون ازدواج دوم بودی کادو ندادن شاید به زن او ...

میدونی چیه شوهرم ادم تنهایی بود و پدرشوهرم خیلی خسیس بود و شوهرم میگفت نمیتونم عروسی بگیرم برات و دستو بالش خالی بود و ریالی پدرشوهرم کمکش نمیکرد شوهرم اینا حرفارو ک میزد دلم میسوخت براش خانوادم هم میگفتن اینا مهم نیستن همین ک پسر سالم و کاری هست کافیه داداشم خیلی قبولش داشت الانم داره فقط شوهرم زورگوعه ک الان تعهد داده کنار بزاره  با داداشم خیلی جوره و حرف همو میفهمن


بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اولین کار اشتباهت اینه که شکایت شوهرتو پیش مادرش میبری

چون شوهرم هم همین کارو میکرد میخواستم کار خودشو تکرار کنم ک بفهمه چقد بده نمیزاره بحثی بین خودمون بمونه 


دومیش هم اینه که چون برات خرج نکردن پس نمیخوای خونه راه شون بدیتا کی راه نمیدی؟بالاخره که باید رفت و ...

حقشون نیست راشون بدم

دلیل اولم اینه پنهون کاری کردن و تمام تقصیرارو انداختن گردن زن اولش

دومی اینکه وقتی جنین ۲ ماهم سقط شد همه رو خبر دار کردن و با حرفاشون و دلسوزی های بی مورد باعث رنجشم شدن 

و هربار تلفنی میگفتن دیگه نمیخوای بچه ایی بیاری برامون

ولی الان ک فهمیدن مشکل از پسر خودشونه لال شدن حتی میترسن بگن برو دکتر و خودتون درمان کن ولی برا من زبون داشتن

سوم اینکه هر وقت اومدن خونم و پذیرایی کردم جوری رفتار کردن ک انگاری اونا صاحب خونن و من مهمونم 

 چهارم اینکه برا کار کردن یاد من میفتن ولی جرات ندارن ب جاریم بگن بیا کمکمون خونه تکونی و..‌.

 هر وقت اومدن خونم کمکی نکردن تو کارا ولی برعکس وقتی من رفتم خونشون مادرشوهرم خیلی واضح بهم گفته زن داداشای جاریت وقتی میان خونش همش سرپان درحال کار کردن  نمیزازن خواهرشوهرشون دست ب سیا سفید بزنه

مثلا میخواست منم  پاشم برم بجا خواهرشوهرم غذا بپزم


حتی سقط دومم مادرشوهرم اصلا باهام حرف نمیزد و شرو کرد ب گریه کردن و ناراحتی ک من رفتم ارومش کنم بهم گفت برو اونور این بار دومه ایطور میشه

الان ک فهمیده پسر خودش مشکل داره لال شده میگه بچه برا چیه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792