جاریم نامزده ینی خاستگاری رفتیم عیذ تا عید بعدی نامزده. دو سال هم دوست بوده. من به خاطر شرایط کارامون ماهی 4 3 روز نیستیم برادرشوهر کلید میگیره روزا میان خونه من. اینسری من یه روز زودتر برگشتم اینا نمیدونستن هنوز خونه بودن . ساعت 10 صبح رسیدم تا ساک و لوازم جمع. کنم شد 11 ونیم .اینام نرفتن ریلکس موندن. من دیدم نشستن املت درست کردم با قارچ. دو تام کنسرو ماهی باز کردم و یکمم سوسیس. من واقعا شرایط نداشتم کلی لوازمام وسط بود جمع کردم.البته کلی تشکر و معذرت خواهی کردن گفتن دوست داشتیم پیشتون باشیم . ولی خجالت کشیدم. همش میگم کاش گوشت چرخکرده تابه ای میکردم با برنج. ولی نمیدونستم میمونن.هی میگم دعوتش کنم جبران کنم. موندم