2777
2789

سلام 

امروز رفتم دادگاه ساعت 8 صبح بود از سرما یخ زده بودم ابریزش بینی شدید 

همسرمم اومد با وکیلش مجدد اه 

انتها راهرو واستاده بودن من داشتم صحبت میکردم با یکی از وکلا همسرمم سرشو خم میکرد نگاه میکرد اولین بار بود قبلا جلسات رسیدگی بود سر سنگین بی توجه 

رفتم دم در واستادم منتظر بودم صدام بزنه بابت ابریزش بینیم‌ همسرم میخندید ههی نگام میکرد منم بی توجه خشک 

قلبم جوری میزد انگار کل دادگاه صداش دارن میشنون 

جلسه رسیدگی نگفت دوستم داره نگفت میخواد زندگیشو هیچی فقط داشت حرفای منو که میگفتم اینکارو‌ کرده اون کارو کرده دفاع میکرد از خودش همین 

اومدیم بیرون هعی صدا زد گفتم برو بگو‌ وکیلت بیاد حرف بزنه کی باتو حرف داره اخه 

وکیلش نیومد جلو رفت پیش اشنام که با من اومده بود دادگاه گفت بیاید حق و حقوق یه کاری کنیم تموم شه بره حیفه بخدا دلم میسوزه براشون اینجوری گفته 

همسرم نمیدونست ماشینش فروختم ماشین خریدم ماشینش پشت ماشینم پارک بود 

یهو دید تعجب کرد چند دقیقه نشست داخل ماشین و من دیگه رفتم 

همین شد 

خب این اگر منو میخواست زندگی شو میخواست برمیگشت به زندگیش 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نه بچه ندارمخیانت کرد باعثشم دوستش بود تا فهمید خیانتش قهمیدم از خونه رفت

اگه میتونی ببخش گفتی که خوبی‌اش بیشتره حالا گول خورده دیگه زندگی ت و نپاشون از هم 

اگه میتونی ببخش گفتی که خوبی‌اش بیشتره حالا گول خورده دیگه زندگی ت و نپاشون از هم

بهش پیغام دادم الان تلگرام با یه خط مجازی خریدم 

که ابرو‌حواست ببره که مثلا من پیغام دادم منم بزنم زیرش 

دیشب بچها راهنماییم کردن 

سین داره میزنه ولی جواب نمیده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  9 ساعت پیش