[QUOTE=360333169]خیلی سخته من هر وقت میرم مسافرت یه چمدون بزرگ ملافه نو میبرم و کل اتاق هتل از تخت گرفته تا وسواس منم تمیزی کثیفی بود تا روزی که رفتم زایشگاه و مجبور شدم رو توالت فرنگی زایشگاه که پر خون خشک شده بود بشینم ۴ روزم بستری بودم ببین چه وحشتناک
بعد چهار روز خوب شدم تو اون چهار روز باهاش مواجه شدم خوب شدم الان وسواس شستشو دارم یادم میره یه چیزو شستم یا نه یا مثلا تو حموم نیم ساعت فقط سر و بدنمو آب کشی میکنم کفاش بره میگم اینا مواد شیمیایی نمونه سرطان و مریضی بشه خیلی میشورم فکرام مسخره س ولی خب واسه من عذابه
منم همین مدلیم. مثلا با خودم میگم اگ الان این کاری ک میخوام انجام بدما، انجام بدم ی اتفاق بد میفته. تو اون تایم باید ازون کار دست بکشم. اگ انجامش بدم تا ساعتها فکرم درگیر وحالم بده
کلا رو اطرافیانم هم حساس شدم اینک همشون چ فکری دررابطه با من میکنند
منم واقعا خستم و اصلا گاهی دوست دارم ک نباشم
من ی خاله دارم وقتی مهمون میره خونش . قشنگ ظرفاشونو جلو چشم مهمونا با مواد شوینده قوی میشوره 😐
بخدا ول کن فکر تو
من اول همین شد
بعد تبدیل شد به اینکه باید روزات تکراری شه
من‌جرات نمیکردم مثلا تو خونخ لباس نو بپوشم
عطر بزنم
تو خونه آرایش کنم
کتاب بخونم حتی
چون معتقد بودن چون امروزم مثل روزای قبل نیست حتما اتفاق بدی میفته باید روزام تکراری باشن و مثل هم
بخدا به خودت بیا
یا به فکرت بی محلی کن
یا برو همون کاری که میگه نکنو انجام بده
من دارم دارو طب اسلامی مصرف میکنم حس میکنم یکم بهترم
نمیتونم اصلا. خیلی سعی کردم کنار بذارم این حسای منفیو ولی نمیشه. پیش روانپزشک هم رفتم دارو هم خوردم ولی افاقه نکرد ک نکرد
کلا همیشه عصبیم. ذهنم درگیره و جدیدا هم فکر خودکشی زیاد ب ذهنم خطور میکنه
واقعا دست خودم نیست
من تحت درمانم دارو میخورم .قبل دارو همه چی تو ذهنم هزاربارمیشمردم الان دیگه نمیشمارم ولی وسواس ذهن خوانی و خودخوری زیاد هنوز دارم همه چی همش و ذهنم مرور میکنم از راه رفتنم تا حرف زدنم و... و خیلی میترسم که اتفاق بدی برا خانواده ام بیفته انشالله نیفته . قبلنا حتی مراسم ختمشون تو ذهنم تصور میکردم وعذاب وجدان می‌گرفتم که نکنه بشه بااین فکرمن . خداروشکر یه خرده کم شده این وسواس فکری لعنتی . من بجز وسواس بیکاری های روانتنی وافسردگی واسترس زیادی هم داشتم دوسال پیش رفتم روانپزشک لیستی از مشکلاتم نوشتم دادم دستش گفتم باورم نمیشه متولدهفتادی و اینهمه بیماری داری که منشاهمشون اعصابه
