یه پسر ۸ساله هم داره
امروز رفتم بازار دیدم با یه پسر تقریبا ۳۰ساله دست تو دست صمیمی میگردن ،پسره دستش مینداخت کمرش خانومه سرش میذاشت رو شونه اش
پشت سرشون بودم،رفتم این طرف خیابون منو دید از هم فاصله گرفتن
از عمد بهش سلام دادم جواب نداد
بعدشم دیدم از هم جدا شدن تنهایی از بازار رفتن بیرون
شوهرش خیلی آدم آروم و متینی هست
همیشه دست پر میاد خونه
خانومه ماشین داره،خونه ۳خوابه،بهترین لباسا همیشه میپوشه
آخه دلیل این کارش چیه
من یه بار صداشون نشنیدم ک دعوا کنن
آخه چرا این کار میکنن،دیگه هیچکس ب ابرو اهمیت نمیده
ب فکر آبروی بچه اش نیست
حالم واقعا بد شد یه لحظه حس کردم نفسم بالا نمیاد
خواهرم گفت کاش یه عکس مینداختی ازشون
بخاطر بچه اش این کار نکردم و سکوت میکنم بخاطر بچه اش
خدا ب راه راست هدایتش کنه