حقیقتا امروز داداشم وقتی اومد خونه یه موضوع عادی پیش اومد واسه حرفزدن بعد همینطور مامانم و داداشم داشتن حرف میدن منم راجب موضوع یچی گفتم
بعد شد و خرف من با حرف مامانم یکی نبود مامانم اومد مثلا بگه که حرف من درسته منم فردا امتحان فیزیک دارم گفتم باشه مامان ول کن بابا دارم درس میخونم
بعد همین شد شروع دعوا و بحث که مامانم هی داشت میگفت منم هرچی میخواستم بگم اصلا نمیذاشت حرفم تموم شه فقط صداشو میبرد بالاتر گفتم ببخشید خب و فلان گفت نمیبخشم
آخرشم گفت دیگه کاری به کارت ندارم تو واس خودت زندگی کن من واس خودم
منم پاشدم رفتم حموم کلی گریه کردم چشمام قشنگ قرمز شد پاشدم اومدم بیرون دیدم خیلی عادی داره با داداشم میگه میخنده منم اعصابم واقعا خورد شده حتی الان تمرکز نذارم واسه امتحانم بخونم...میگم دیگه کشش ندم برم مثلا یه معذرت خواهی چیزی کنم تموم شه ولی نمیدونم چجوری!؟ تروخوداااا کمکم کنین!!!