من از بچگی یه اختلال کوچیک گفتاری دارن و کلمات بین س و ش رو بد تلفظ می کنم و این مسئله همیشه از بچگی آزارم داده طوری که دوستام تو مدرسه و دانشگاه آدامو درمیآوردن و همیشه تو کلاس گوشه گیر و ساکت بودم و میترسیدم از معلمان چیزی بپرسم ولی آزار دهنده تر تو خونه است که با کوچکترین بحثی سریع بهم میگن لال!!! این مسئله خیلی آزارم میده چند شب پیش با پدرم سر موضوعی حرف زدیم و من بدون هیچ توهینی بهش گفتم فلان کارت درست نبوده دیروز که از سر کار رفتم خونه مادرم بهم گفت بابات صبح گفته این دختره لال ترشیده ت دیگه تو کار من دخالت نکنه بدجور قلبم شکست . با ۳۵ سال سن هنوز سربار خونوادمم و احساس می کنم این سربار بودن باعث شده که هر چی میخان بهم بگن . کاش واسه خودم یه خونه داشتم خیلی بدبخت و تنهام هیچ آینده آیی ندارم کاش میمردم
از بس اعتماد بنفس نداشتی باعث شدی بقیه هر غلطی دلسون بخواد بکنن
خانواده ازکودکی میتونن به بچه اعتمادبنفس بدن وبرعکس میتونن مدام تخریبش کنن .اینابیشتر بخاطر رفتارخانوادست باعث میشه توجامعه هم اعتمادبنفس فردپایین باشه.
یه زمانی نقاشی می کشیدم و کلاس میرفتم ولی الان پول ندارم سر کار میرم ولی حقوقش خیلی کمه به زور خرج تاکسی و خورد و خوراک و لباس درمیاد خونواده مم کمکی نمیکنن پولی برای درمان لکنت زبان و علاقه م نیس متاسفانه