بیشتر هم از اینده ی بچه هام میترسم.
دوست دارم بمونم ولی از لحاظ روانی دارم بهم میریزم و حس میکنم چیزی به دیوانه شدنم نمونده.
وای منم همینطور ارزش دست گرفتم از دست شوهر عصبی بی شعورم
دلم گرفته.
نمیتونم خیانتاش رو فراموش کنم.
وسواس فکری گرفتم و خیلی بهم ریختم.
همش گریه میکنم و گیر میدم.
دلم باهاش صاف نمیشه
مشکلت چیه؟ اساسیه یا خاله زنکی؟
عزیزم تراپیست میتونه کمکت کنه
حضانت بچه هات چی ؟ من به خاطر حضانت پسرم که هفت سالگی به بعد برای شوهرم میشه دارم تحمل میکنم فعلا
اگر خیانت مکرر داره دنبال درمانش باش .خیلی جدی ...اگر دیدی فایده نداره جدا شو
میدونم تو این موقعیت حرف من خنده داره ، اما باور کن دو ساعت دیگه که بیای بخونی متوجه میشی حقیقته ،
بدی ما اینه وقتی می‌بینیم همسرمون دایره است می‌خواهیم تبدیلش کنیم به مربع ، نمی‌آیم خودمون وفق بدیم با دایره ما یکم شکل دایره بگیریم سعی داریم بشه مربع ، نمیشه ، اعصاب ما میریزه بهم 🤦♀️
اگه مشاوره رفتی و اخرش دلت صاف نمیشه
جدابشی بهتره
مادر افسرده و زندگی نصفه نیمه بیشتر به بچه صدمه میزنه
ببین کن که نمیتونم جدا شم اصصصصصلا گوشی شپهرمو چک نمیکنم چون هزارتا رمزم داره حوصله درد سر ندارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
