من برای دانشگام اومدم شهری ک میخوام عروس شم دقیقا ۲۷ روز دیگه عروسیمه ۱ ماهه اومدم اینجا یکمش بابام پیشم بود ۱ هفته هم مامانم بابام بهش اصرار داره برگرده . نمیتونم تنها زندگی کنم چون زشته جلو مردم تا قبل عروسی.
امشب مامانم یهو زد زیر گریه میگفت دارم میبینم دخترم اذیت میشه هی مجبور میشه خونه ب خونه بره بغضم جلوش نترکید ولی الان چرا
الان مامانم میره من سختمه خونه خالم بمونم باید خواهر شوهرمو بیارم بمونه پیشم نمیدونم چکار کنم