2777
2789
عنوان

الان که اومدم دانشگاه میفهمم

867 بازدید | 16 پست

میگن تو کنکور اون قشری که ثروتمندتره موفقه ...

الان دارم میفهمم جز معدود آدمای قشر متوسط جامعه ام که تو این دانشگاهم 😂قبلا خیلی مخالف بودمااا ولی الان میفهمم نههه ،راسته ...

واقعا فکرشم نمیکردم 😑یعنی هر کدوم از بچه ها رو میبینم یا مامان و باباهاشون دکترن ،اگه نباشن هم جز شاخه های پردرآمد جامعه ان ...

سفرای خارجی به راه و کلی چیز دیگه 😁

هر چند نسبت به اینکه جز قشر متوسطیم منم پر خرجم 🫠 به هر حال جز معدود آدمای فامیل درجه ی یک و دومون هستم که جز رتبه های خوب حساب میشم و رشته ی خوبی میخونم 😅ولی خوب اگه قبول نمیشدم این چیزا در این حد نبود 😅حالا که بیشتر میگذره میفهمم یه سری چیزا رو ...

چه قدر دردناکه 🥲

هوف ...هر چی بیشتر میگذره بیشتر میفهمم چقدر عجیبه که تو این دانشگاه فهمیدم بعضی اساتید درباره ام حرفای جالبی زدن در حالیکه حتی اسم شهر محل تولد و شهری که ۲۱ سال تمام توش زندگی کردمو نمیشناسن وقتی میگم 😅در حالیکه هیچ کدوم از پوئنایی که اکثر همکلاسیام دارن رو ندارم 🫠حتی چند تا مورد داریم مامان و باباهاشون تو این دانشگاه بودن 😁بعضی اساتیدمون استادای مامان و باباهاشون بودن و میشناسنشون حتی ...

خوش به حالشون به هر حال ...

ولی خوب وای از اون روز که بعضیاشون بشناسن تو رو 😂

یکی از استادام ظاهری میشناسه منو ،هر سری گیر میده بهم ...قشنگ سر کلاس به گریه ام میندازه بعضی روزا که حوصله ندارم به خصوص ...

بعضی روزا هم تشویق ...

مرد !دیگه بسه درس دادن ...من به جا تو خسته ام 🥲

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حتماً تهرانی،این نسل جدید دهه هشتاد اکثرا پدر و مادر تحصیلکرده دارن مثل دهه هفتادی یا شصتی ها نیستن ...


اره تهران قبول شدم ولی اصالتم برمیگرده به یه شهر کوچیک تو یکی از استانای دور از تهران 

اتفاقا پدر و مادرمم معلمن 

به هر حال تو فامیل ما همچنان خفن محسوب میشن 😂💔

خیلی عجیب بود تو فامیل ما برای یه رشته ی تاپ پشت کنکور بمونی ،یادمه با ۵۰۰۰ موندم کلی میشنیدم میگفتن این کوفتم قبول نمیشه که مونده 😂

ما هم تو فامیل مورد اینجوری داریم. اما خب اون بزرگترین شانس زندگیش این بود که خانواده‌اش واقعا از همه نظر حمایتش می‌کردن و سر کنکورش واقعا هیچی از اونایی که وضع مالی خیلی خوبی دارن یا پدر و مادرشون یه کاره‌ایه کم نداشت. نتیجه‌ی علاقه و تلاش خودش و حمایت خانواده‌اش، این شد که امسال بالآخره بعد از ۴ سال پزشکی قبول شد. خانواده‌ی اون کل این ۴ سال واقعا حامیش بودن، در صورتی که شاید خیلی از خانواده‌ها همون سال اول یا دوم دیگه رها کنن و شروع کنن به نیش و کنایه زدن. 

ما هم تو فامیل مورد اینجوری داریم. اما خب اون بزرگترین شانس زندگیش این بود که خانواده‌اش واقعا از هم ...


تقریبا مثل منه شرایطش ،دم خودش و خانواده اش گرم 😅

اره الان من با شرایطی  که دارم با وجود خانواده ی معمولی تر کمبود خاصی ندارم باز 🥲و اینو مدیون پدر و مادرمم ...


سخت نبود برات که از همکلاسیات بزرگتری؟ تقریبا چند سالشون بود همکلاسیای ورودیتون

نه 

خیلیا از من بزرگترن اتفاقا 

باز ورودی بهمنمون فکر کنم میانگین سنیشون از من بیشتره 😅

منم فعلا دوستای صمیمی دخترم از خودم بزرگترن ...

فقط اونجایی که علاقه مند شدم به یه ترم بالایی که از خودم کوچیکتره سختم بود که دیدم برای پسرا مهم نیست بیخیال شدم منم 😂

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز