با بچه کوچیک، همش تو خونه ام
گاهی خونه مامانم میرم، اونجا هم بچم شیطونی میکنه بدتر خسته میشم
اصلا دست و دلم به هیچ کاری نمیره، نه کار خونه نه هیچ کار دیگه ای
دانشجوی دکتری هم هستم، رسالم مونده ، اونم تمرکز و وقت زیاد می‌خواد که من ندارم
به نظرم خیییلی افسرده شدم، بعد این همه درس خوندن خونه نشین شدم.
چی کارکنم پیشنهادتون چیه؟
بچه رو بذار مهد تا ظهر.بنشین ب پایان نامه برس.ب خودت
برو تدریس ساعتی از این حال در میای بعد که مدرکتو گفتی استاد میشی
خانواده برای همینه ک همدل ت باشن و گرنه بدرد نمیخورن.ی دوستی داشتم فوق میخوند نوزادش رو بدنیا آورد خودش رفت شاهرود درس بخونه بعد ۲ سال اومد بچه شو برد.فک کن بچه به مادربزرگ اخت گرفته بود.یا کسانی ک بچه دارن و طلاق گرفتن رو مادر بزرگ پدر بزرگ،نگه میدارن دخترشون بره شوهر کنه.
همه جا خانواده ش شوهر همینه.اینجام نگه نمی‌دارند.بچه عروس رو.فقط بچه ی دختراشون رو
ی چیز دیگه م هست وقتی ادم پیر میشه انرژی سابق رو نداره پاشه دنبال بچه راه بیفته یا باهاش بازی کنه.بعضی مشکل اعصاب دارن صدا نمیتونن تحمل کنن.اینا رووام باید در نظر گرفت.
