سلام. خانوما من ۲ سالو نیم عروسی کردم. بچه ندارم. با شوهرم از نامزدی تا حالا اختلافاتی داشتیم. و چند بار اسم جدایی اومده. ولی دیگ مدتیه ک خوب شدیم. همدیگرو هم دوست داریم. خونه خریدن و داشتن برای من و خانوادم از اول خیلی مهم بود. ک شوهرم قول داد میخره. مرد زحمتکشیه. منو خیلی دوس داره. برام تا جایی ک بتونه همچی میخره همه کار میکنه. فقط گاهی ک دعوامون میشه میگ برو خونه بابات پس. منم میگم تو برو . میگ اینجا خونه منه قولنامه ب اسم منه. حالا اینا گفتم ک ی آشنایی داشته باشید با ما و شرایط. ک تو راهنماییتون کمک کنه. حالا جور شده ک ما همین خونه ای ک توش نشستیم و بخریم ان شالله. ۳ دونگ ما و ۳ دونگ پدرشوهرم برداره. چون تنهایی نمیتونیم برش داریم. ما کم کم اون ۳ دانگو از پدرشوهرم میخریم. حالا شوهرم روی طلاهای منم حساب باز کرده واس خرید. ینی با فروش اونا ما میتونیم برداریم خونه رو. ۳۰۰ تومنیطلا دارم. خانوادم میگن اگ طلاهات بدی باید اندازه همون بخش ک میدی خونه بخوره ب اسم توام. تنها سرمایه من تو زندگی همین طلاهاست. یکبار ک ب شوهرم همچین چیزی گفتم پارسال . گفتم اگ طلا بدم برا خونه باید ب اسمم بزنی خیلییی بدش اومد. گف کی اینکارو کرده تاحالا. پس چرا زنداداشام طلا دادن چیزی ب اسمشون نخورد . ینی تو بمن اعتماد نداری؟؟؟ پس زندگی مشترک معنیش چیه. برات بهتر از طلاهات میخرم و اینا...
حالا الان ک باز بحث خرید خونه شده من فعلا چیزی نگفتم. موندم چطور مطرحش کنم ک ناراحت نشه. چطور بیان کنم ک بزنه ب نامم..؟ اصلا بزنه؟؟؟ شما جای من بودید چیکار میکردید
اکثرا دیدم خانوما طلا میدن پشیمون میشن بعدش ک شوهرمون جبران نکرد لیاقت نداشت و اینا... حالا من چیکار کنم؟؟؟ بدم ب شوهرم.؟؟؟ بگم بزنه ب اسمم یا ن.؟؟؟
مامان خودم وقتی طلا داد برا خونه شون. بابام امضا داد ک همون گرمی ک ازش گرفته رو بعدا براش بخره ک خرید...