تا چی میشه،میگن زنها احساساتشون زیاده.
از اونورهر چی مزاحمت و تجاوز و آزاره،از طرف مرذهاییه که نمیتونند خودشونو کنترل کنند و تازه خود زنها هم به مردها حق میدن و میگن:خوب اونا مرذن،نمیتونن احساساتشونو کنترل کنند،ما زنها باید بریم تو گونی تا یه وقت مردها حالی به حالی نشن.
وقتی مردها،ننیتونند اختیار زیپ شلوارشونو داشته باشن،چجوری صلاحیت دارند که برای زندگی انسانهای دیگه تصمیم بگیرند؟؟