بیست و پنج سالمه هنوز توی کنکور هیچ خری نشدم با این سن هنوز نمی‌تونم روزی سه تا درس و تموم کنم🙂💔
صبح وقتی بیدار میشم برم درس بخونم میگم تو که بی عرضه ای آشغال بی مصرفی یک هفته شروع کردی درس بخونی هنوز روزی ۲ درس نتونستی بخونی همون ۱ درس به زور میخونی چرا بیدار میشی🙂💔 این همه دور و بر میبینم همه تو سن من موفق شدن حتی کوچیکتر از منا موفق شدن من هنوز هیچ گ*وهی نشدم مثل یک زباله دارم تو جهان اکسیژن حروم میکنم😔 از وقتی مامانم بیدار میشه میرم پیشش بهش میگم ببخشید که یک تیکه زباله ام😭 ناراحت میشه میگه نگو ولی وقتی هستم🙂 من اصلا اهل ازدواج نیستم ولی انقدر گ*وهم هنوز یکی در این خونه رو نزده که حداقل پدر مادرم حس کنن یک دختر دارن😭 من ری*دم تو ازدواج ولی آخه گناه من چیه که نه توی کنکور خری شدم نه توی جامعه😔 هرشب میگم فردا خوب درس میخونم با هزارتا امید خبر مرگم می‌خوابم ولی صبح نمی‌تونم مثل آدم درس بخونم توروخدا بگید چیکار کنم بتونم درس بخونم به خدا اگه یک هفته دیگه بگذره همینطوری باشم میرم جلوی در آموزش پرورش خودم آتیش میزنم خسته شدم خدایا منو میبینی😭💔
یک مشاور خوبم داشتم آقا بود روز اول قلب سبز داد ای خدا این چه شانسی مشاور روم کراش زد چرا من انقدر بدبخت و حقیرم اومدم تو این درس عبرت بقیه باشم😭
من چی خواستم به جز رشته پیراپزشکی😔💔
