جاریم ۳۰ سالشه یه بچه چهار ساله داره مادر شوهر و خواهر شوهرش و مادر خودش بچشو نگه میدارند امسال رفته دانشگاه آزاد ثبت نام کرده اونوقت من آرزوی درس خوندن به دلم موند هیچ هنری هم ندارم ۲۰ سالگی ناخواسته دخترمو باردار شدم هیچ کس کمکم نبود حداقل دیپلممو بگیرم دو واحد از درسم مونده الانم دومی رو باردارم
عزیزم شمام برو ادامه بده هیچ اشکالی نداره میتونی منم تازه شروع کردم ۳۸سالمه ولی همیشه حسرت درس خوندن داشتم ۱۴سالگی ازدواج کردم ۱۷بچه ام دنیا آمد مادرشوهرمم مخالف خوندنم بود ازیه طرف اعتیاد شوهرم خلاصه نشد بخونم ولی الان دارم میخونم
دوساله حدودا ازدواج کردیم و مدام منو کتک زد ب پدر مادرم فحش میده پدرم فوت کرده و میدونه ناراحت میشم اما باز بهش فحش میده ، از هرچیزی بهانه میگیره و دعوا درست میکنه جهنم میکنه زندگیو ، اخرین بار گفت چون ازت متنفرم سرت بهانه درمیارم ک از زندگیم بری اما تو عین احمقا بعد از هر قهری برمیگردی اخرین بار ک از خونه انداختم بیرون گفت اگه حروم..نباشی دیگه برنمیگردی این خونه ...گفت بدون مهریه طلاق بگیر 😔😔😔خیلی دلم شکسته