یدفه فقط خونه بابام بودم زنگ زدم بیاد دنبالم
گفت تو راهم صدای قفل کردن در خونه روشنیدم
تا اومدجلو مامانم خفتش دادم گفتم چرا دروغ میگی بین راهم گفتم خط قرمزم دروغه
یعنی از این چیزا ساده نمیگذرم
با اینکه رانندهم خودم و ماشین ب نام خودمع
هر جا برم خودش منو میبره برمیگردونه
ی جاهایی دیگه نباید همه کارو خودت بکنی ک مرد بره پی زندگی و خوشی خودش
از ی ور هم ماهی دوماهی ی شب با دوستاش میره بیرون من میرم خونه بابام ساعت ۱۱ شب زنگ میزنم میگم بقیه خوابشون میاد زشته بیا
میاد فوری