جریان ازین قراره که من و یکی از دوستای بچگیم که فامیلای دور هستن خیلی با هم صمیمی بودیم و تقریبا هم سنیم
خاله من میشه زن عموی ایشون
و خاله من چون شهر دیگه ای هستن
هر وقت میان دست پر هستن از نظر سوغاتی و اینا
یبار ۵_۶ سال پیش برای ایشون(دوست دوران بچگیم) لباس اوردن
بهش گفتم چ قشنگ(یکمم جاخوردم چون واسه من چیزی نیاورده بود)
گفت اره دیگه زن عموم اورده(با حالت دلت بسوزه)!
بعدش خالم سوغاتیمو بهم داد با تاخیر
منم هیجی نگفتم ولی خداییی ناراحت شدم
بعدش ایشون هی سعی داره با رفتاراش به همه بفهمونه من ادم حسودی ام
و هی میخواد شخصیت منو له کنه
و از تخریب شدنم تو جمع خیلی خوشحال میشه
در حالی که من به عنوان یه رفیق می دیدمش
اما الان چن ماهی هست که ازش فاصله گرفتم و سر سنگینم
و اینم بگم اصلا ادم حسودی نیستم ولی ایشون کاملا برعکس برداشت کردن و میخوان به بقیه هم بفهمونن🤦♀️