2777
2789
عنوان

خانواده شوهرم گفتن ما مرغ نمیخوریم

| مشاهده متن کامل بحث + 2586 بازدید | 90 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

میگفتی عهههه پسرتونم گف مرغ نمیخورین و می‌خواست از بیرون براتون کباب سفارش بده من گفتم ن بابا ااا نمیخاد مگه خونوادت برا شکم میان خونه ما همین مرغ و میزارم دورهم میخوریم پولتم الکی خرج نمیکنی 

من به تو چی بگم تو خودت بلدی😉

دو تیکه مونده بود خواهرشوهرم گفت بزار یخچال برای ناهار فردا مادر شوهرم میگفت پسرم هیچ مرغ دوست نداره ...

🤕🤕میگفتی نمیخورین نون پنیر بیارم 

اینو گفت‌میگفتی ن بابا‌میخوره کلی پول بابتشون داده تو این‌گرونی 


میگفتی تخمشو میخورین املت بپزم.😑😑😑😑

خدایا شکرت واسه اون وقتایی که معلم میخواست درس بپرسه ولی زنگ میخورد،واسه خنکی رخت خواب تازه پهن شده تو تابستون ، واسه بوی غذای مامان ، واسه خوراکی خریدنای بابا،واسه لذت خاروندن جای کش جوراب ، واسه مزه نارنگی ، واسه بوی لاک ، طلوع خورشید ، واسه بوی تن نوزاد ، خوردن چای تو هوای سرد ، لیسیدن انگشت بعد از خوردن پفک نمکی واسه همه چیزایی که دادی و نمیبینیم شکرت💫👌💜

میگفتی واااااای ببخشید اگه میدونستم براتون یه چیز ساده تر درست میکردم. کاش لوبیاپلو بدون گوشت و مرغ میذاشتم باب سلیقه و معده تون بود حتما

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792