2777
2789
عنوان

بعد نه ماه میخوام ب شوهرم پیام بدم بیاید

| مشاهده متن کامل بحث + 2339 بازدید | 47 پست

حتما با ی مشاور صحبت کن نگو بچه هام گناه دارن بخدا اونا آرامش خیلی براشون واجب تره اگر برگردی و دوباره همون رفتار و کارا ادامه داشته باشه اونا بیشتر زجر میکشن عاقلانه تصمیم بگیر 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بنظرم مهمترین چیز ، حضانت جفت بچه هاتو بگیر ازش

اززندگی انقدی سیرمممممم ک مرگ و ب هرچیزی ترجیح میدم

خانمهای کم سن و سال و ترجیحا مجرد  تاپیکام شرکت نکنید من ازشنیدن حرفای شعارگونه و بچگونه   خسته ام  .......!

حالا واقعا میخوای برگردی؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

عذر میخوام امضاتونو الان خوندم پست گذاشتم،مجردم

منظورم ایناست ک میان چرت و پرت میگن  یکی اومده میگه بچه هاتو بزار پرورشگاه و برو کار کن بعدبیار پیش خودت 

خانمهای کم سن و سال و ترجیحا مجرد  تاپیکام شرکت نکنید من ازشنیدن حرفای شعارگونه و بچگونه   خسته ام  .......!

اره نه ماهه جداام

شاغل نیستی؟

بچه هات الان کجا هستن؟چندسالشون هست؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

منظورم ایناست ک میان چرت و پرت میگن یکی اومده میگه بچه هاتو بزار پرورشگاه و برو کار کن بعدبیار پیش ...

باهاش سنگاتونو وا بکنین،پیام نده زنگم نزن،حضوری بهش بگو بچه هات و زندگیت برات مهمن دور این کارارو خط بکش،خیانت سخته من ندیدم ولی خط قرمزمه،شما بچه داری یه طرف قضیه هم بچه هاتونن،تعهد بگیر که خطایی ازش سر نزنه،اگه شرایطشو داری برگشتی سر زندگیت برای خودت به فکر کسب درامد باش و حتما یه پشتوانه تی برای خدای نکرده روز مبادات کنار بذار،اینارو واسه این بهت میگم که خدای نکرده اگه مورد دیگه ای دیدی بتونی بچه هاتو برداری و طلاق بگیری

شاغل نیستی؟بچه هات الان کجا هستن؟چندسالشون هست؟

بچه هارم میبره میاره چمیدونم اواره ان  شاغل کجاباشم یکیش ۱۱ماهشه یکیش ۳سال  

خانمهای کم سن و سال و ترجیحا مجرد  تاپیکام شرکت نکنید من ازشنیدن حرفای شعارگونه و بچگونه   خسته ام  .......!

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792