فرداشب میخواد بیاد ک برگردم سر زندگیم خونه اماده کرده و مهریه امم تودوتا جک میده اگه بابام بامبول جدید درست نکنه البته
اومده ب بابام میگه که من هیجوقت خیانت نکردم .. و اینا تراوش های ذهن مریض خودشه و سوتفاهمات و بدبینیش
درصورتی ک شوهرم ن تنها هزاران بار خیانت کرد ک ازمجردیش تا الان با یه پیرزن رابطه جنسی داشت و همزمان با دختر اون زنم میخوابید و پیام ها و تصویری و تلفناش گویای حقیقت هست
شوهرخالم ب شوهرم گفته ک دوتاتون بالغید و راجب این سوتفاهمات حرف بزنید سنگاتونو وا بکنید
بابام میگه اصلا اسم خیانت و نیار و حساس نشو جون همه ی مردا خیانتکارن و اینچیزارو ول کن شاید چون خودشم بوده ..
میخوام به شوهرم پیام بدم و بهش بگم حالا ک التماس و اصرار داره به برگشت و رجوع بایدددد این کصافتکاریاشو ترک کنه چون دیگه تحمل همچین زندگی ای و ندارم ... شوهرم خودش اومده جلو ماشین بابام و الان گرفته ک تروخدا بزار برگرده و سنگ نندازه بچه هام گناه دارن هر شرطی و قبول میکنم و تعهد میدم مهریشو میدم و هرجا خونه بخواد میگیرم ...
چی بش پیام بدم ؟