یک چندوقته گیر نمیداد منم خیلی بحث نمیکردم حوصله اعصاب بحث نداشتم خوشحال بودم دیگ برمیگردیم تا اینکه معلوم شد برگشتن هم کنسل شدو دوباره افسرده شدم،دیروز داشتیم میرفتیم بیرون چون خیلی افسرده ام بیرون رفتن برام مرگه خودم میگم بریم بیرون ولی رفتن برام مرگه بزرور خودمو کشوندم رفتیم ، توماشین سکوت کردم تا باز بحثی نشه چون معمولا هروقت صحبت میکنیم اختلاف نظر زیاد داریم ب دعوا ختم میشه ، خلاصه انقد حرف زد تا بحرف کشوند منو دوباره دیدم عه افتادم تو چاله بحث یجوری تمومش کردم و صحبت عوض کردم در مورد رویاهام و ایده هام صحبت کردم نظرشو خواستم و صحبت کردیم تا سرش گرم بشه باز بحث بیخود نکنه ، رفتیم یجا شلوار پوشیدم تو بازار معمولا وقتی باهم میاد بازار هنزفری تو گوشش هست صد در صد مواقع ، خلاصه در مورد شلواره یچیزی پرسیدم نشنید سه بار گفتم اخرش دیدم نمیشنوه گفتم اونو از تو گوشت دربیار
گفت چیزی تو گوشم نیست
منم گفتم عه من فکردم هست چرا نشنیدی پس
همونجایکم غر غر زد
رفتم نزدیک ماشین
دمه ماشین گفت اب اوردی گفتم نه سه بار پرسید گفتم نه نیاوردم از عقب بیارجلو
هی میگفت چرا اوردی منم ب زبون معمولی گفتم نه اخرم اومد داخلو نگا کرد بعد رفت اورد
نشست توماشین بعد یک مدت کوتاه شروع کرد ب دعوا
که اره تو ب من تهمت زدی گفتی هنذفری تو گوشته ،سرو صدا و دادو بیداد
منم گفتم اگر طبق معمول ساکت باشم ول کن نیس گفتم پس اگر این تهمته توهم ب من تهمت زدی گفتی اب اوردی تو ماشین در صورتی ک من نیاوردم
میدونم خیلی مسخرس ولی چندین تا موارد همینقد مسخره برای دعوا اورد که منم اینو گفتم خیلی سر صدا کرد
و داد میزد خسته شدم از تو خانوادت ک همش برای من دردسرید پول میخواید در صورتی که خانوادم ازش پول نخواستن
خودم خواستم گرفتم گفتم منو اوردی اینجا اسیر کردی افسرده مردی تو ک خودتو میشناسی نمیدادی خیلی سرو صدا کرد اخرم برگشت گفت تو رو میبرم میندازم جلو محمود دو تومن قبلا خرج کردم دویست تومنم تازه اونارو بده باهت کاسبی کنه
اونجوری تو پول در بیاری
دیگ واقعا انقد داد و بیداد کرد گفتم خفه شو فقط دهندتو بیند
الانم از دیشب باد و بود
حالم ازش بهم میخوره