داشتم ناهار میذاشتم همزمان کابینتام داشتم دستمال میکشیدم ولی سینک و گاز خیلی کثیف بودن اومد سر ظرفشویی ابروم رفت
ولش کن به اون چه آخه
تو ی ساختمون هستین؟
بیخیال بابا
خب الان ما چیکار کنیم برات
باز خوبه وقت های دیگه نیومده
خب درک میکنه همیشه که خونه مرتب نیست نیازه تمیز کنی دیگه
چون سر زده اومده فدای سرت بعدم داشتی تمییز میکردی دیگه همین نشونه خوبیه
اشکال نداره دیده دستمال ب دستی تواشپزخونه ای.همه زنا میدونن خونه کثیف میشه و بلخره تمیزمیکنیم....هیچی نشده چ ابرو رفتنیه
فدای سرت مادرشوهر خر کدوم تپه ست
چرا ابروت بره خونه همه موقع ناهار پختن اینجوری میشه من ک جدیدا برام مهم نیست اگرم سرزده بیاد جلوش شروع میکنم جمو جور کردن ارومو با حوصله ن اینکه فک کنه هول کردم
همون موقع تمییز می‌کزدی
از اونایی که میرن آشپزخونه و اتاق خاب بقیه سرک میکشن بدم میاد حالا هرکی میخاد باشه حتی مادر خودم
زندایی من مثلا وسواسه اومده بودن بعد شام عیادت مادرم منم هم مریض داری هم بچه مدرسه هم کلی کار دیگه بعد شام نرسیدم ظرفای بشورم اومد تو آشپزخونه دستاشو بشوره شست رفت نشست میوه هم نخورد مثلا چندشش شده بود خب خانوم تمیز برو تو روشویی بشور فضول
اشکال نداره موقع غذا پختن سینک همه پره ظرفه
میگفتی که دارم‌تمیز‌میکنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
