خانوما من چند ماه پیش قهر اومدم خونه بابام تو اون مدت هم ما هم خانواده شوهرم تا تونستیم به هم حرف زدیم منم قصد جدی طلاق داشتم تا اینکه شوهرم بع شدت پشیمان شد و با کلی شرط و شروط غلط کردم و اینا اومد دنبالم و قبول کردم و برگشتم از حق نگذریم تو این مدت پشیمانم نکرده از برگشتنم مثل ملکه ها باهام رفتار میکنه ولی امان از حرف های مادرم که هنوز که هنوزه ول نمیکنه تا پامو میزارم خونه بابام شروع میکنه هی حرفهای زمان قهر و هی میگه هی میگه هی میگه فلانجا چی گفت هر چی میگم خو ما هم حیثیت براش نزاشتیم آبروشو بردیم دیگه ول کن دلمو سیاه نکن ۶ ماه گذشته ولی ول نمیکنه الان کاری کرد که آخرش گفتم دیگه برنمی‌گردم پیش شوهرم زنگ هم زدم بع شوهرم کلی حرف بارش کردم و بلاکش کردم دیگه خسته شدم از بس حرف شنیدم و ندیده گرفتم طلاق بگیرم راحت شم
تو رو خدا تاپیک اسم بچمو گزارش بزنید الهی خدا خیرتون بده صلوات میدم براتون ممنون
افرین طلاق بگیر
بیوفت زیر دست این مادر
که روانیت کنه و هروز سرکوفت بزنه که اگه زن زندگی بودی شوهرت بیرونت نمیکرد
متاسفم برات
به شوهرت پیام بده بگو رفتم توفکر گذشته عصبانی شدم ی لحظه ومعذرت خواهی کن.برگرد خونت.فکرکن طلاق بگیری بمونی اونجا آیا وضعت بهتر میشه؟دوباره بحثها جدید میشه فقط موضوعش
اگه مادرتون داره رابطه تونو بهم میزنه اون رابطه رو محدود کنید، چرا زندگیتونو خراب می کنید؟ اگه خوب شده و می خوای باهاش زندگی کنی، مطمئن باش بعد از طلاق خیلی بیشتر احساس سرخوردگی میکنی! چندسال که بگذره و خدای نکرده سنت بره بالا و تنها بمونی مادرت چکار میتونه برات بکنه؟!
الان که رابطه ت با همسرت خوب شده کاش رابطه ت با مادرت رو مدیریت میکردی و بهش میگفتی اتفاقی پیش اومده مشکلی بوده حل شده گذشته رو هم نزن همه ما خطا داریم
چرا رابطه تازه ترمیم شده رو خراب کردی بالفرض جدا شدی بعدا میخوای چکار کنی، بازم بمونی صحبتهای مادرتو گوش بدی اذیت بشی
چرا زندگیتو داری خراب میکنی؟ تو طلاقم بگیری مامانت بازم حرف برای زدن داره با عقل خودت جلو برو وقتی میبینی خیر خواهت نیستن
توروخدا اینکارو نکن. امان از مادرای سمی. یکیش مادر خودم بااینکه شوهرم خواهرزادشه بازم دست از فتنه گری برنمیداره. ولی من همیشه هوای شوهرم دارم اونه که تا همیشه کنارمه. والا مادرم از ده روز بیشتر خونش بمونی دیونه میشه.
عزیزم مادرت ،مثل مادر منه....بحرفش گوش نکن.خودتو بخاطر حرف مادرت بد بخت نکن..اگه طلاق بگیری.مهمون ۲ روزه ی مادرتی...بعد سرزنشها شروع میشه..غر زدن‌ها شروع میشه....روانیت میکنه...جرات نمیکنی اونجا دست به یخچال بزنی...شوهرت که از شما عذر خواهی کرد،،چرا زنگ زدی حرف بارش کردی.....اشتباه کردی...یجوری جمعش کن وبرو سر خونه زندگی خودت....نمیدونم چرا بعد ازدواج دیگه تو خونه ی پدر جا نداری......برای حرفای مادرت،گوشاتو درو دروازه کن
دوباره به شوهرت زنگ برن ازش دلجویی کن یه جایی برو خودتون دوتا با هم صحبت کنین رفت و اموت به خونه مادرت رو کمتر کن و اگه دلخور شد بهش بگو تکرار حرفای قدیمی ناراحتم میکنه دوس دارم بیام ولی در مورد موضوع قبلی حرف نزنیم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
