.
سردرگم اما امیدوار، بلاتکلیف اما باانگیزه، تلاش برای یافتن ردی از فرزندی که ٤ سال از ناپدیدشدن آن میگذرد. پسر ٤ساله که خیلی ساده و باورنکردنی در یک چشم به هم زدن گم شد و تا امروز هیچ خبری از او نیست. محمدامین پسربچهای از شهر نقاب در خراسان رضوی ٤ سال است که از جلوی درِ خانه پدرش ناپدید شده است. در واقع محمدامین ربوده شد؛ اما کودکرباها هنوز دستگیر نشدهاند. مهمترین سرنخ این پرونده جان سپرده و دو متهم دیگر هم به دلیل نبود ادله کافی به قید وثیقه آزاد هستند، تا همچنان سرنوشت عجیب این کودک مبهم باشد و خانوادهاش در انتظاری طولانی و تلخ بمانند.
این پرونده عجیب کودکربایی ششم مرداد ماه سال ٩٢ کلید خورد. محمدامین برای رفتن به کلاس ژیمناستیک آماده شده بود. او با عجله پایين رفت و جلوی درِ خانه منتظر پدرش ایستاد، مادر از آیفون تصویری خانه او را زیر نظر داشت؛ ساعت از ٤ بعدازظهر گذشته بود و این پسر ٤ساله برای رفتن به کلاس عجله داشت، به سمت انتهای کوچه حرکت کرد، پدرش خیلی زود خودش را به کوچه رساند تا محمد را تا باشگاه همراهی کند، اما از محمد خبری نبود؛ گمشدن این کودک ٤ ساله به همین راحتی اتفاق افتاد. چند ساعت بعد پلیس در جریان قرار گرفت. تلاشها برای پیداکردن این کودک شروع شد، اما درست فردای آن روز، یک تماس تلفنی مسیر پرونده را تغییر داد.
یک فرد ناشناس با پدر این کودک تماس گرفت و در ازای آزادی او ٥٠٠سکه طلا درخواست كرد. حالا پلیس با یک پرونده آدمربایی مواجه بود. آگاهی خراسان رضوی پیگیری پرونده را بر عهده گرفت؛ بررسی و تحقیقات ادامه داشت، چند تماس تلفنی دیگر بین آدمربایان و خانواده این کودک ردوبدل شد، کارهای اطلاعاتی پلیس جواب داد، فرد تماسگیرنده با نام «براتعلی» در اسفراین شناسایی و پس از یک هفته از ربودهشدن این کودک دستگیر شد. بازجوییها برای یافتن محل اختفای کودک وارد مرحله جدیدی شد؛ او در بازجوییها به دستداشتن در این آدمربایی اعتراف کرد. امیدها برای یافتن این کودک پررنگ شد؛ پدر و مادر محمد هر لحظه منتظر خبر خوش آزادی پسرشان بودند که خبر مرگ تنها سرنخ این کودکربایی به علت سکته قلبی همه را شوکه کرد. مرگ «براتعلی» یعنی از دسترفتن همه تلاشها برای نزدیکشدن به آدمرباها؛ اجل فرصت نداد تا او اطلاعات بیشتری را در اختیار پلیس قرار دهد. هر چند در ارتباط با این پرونده ٢ مظنون دیگر بازداشت شدند، اما اظهارات ضدونقیض آنها کمک چندانی به حل این پرونده نکرد!
.
.