صبحونه رو اماده کردم بلاخره ساعت ١٢رفتن
کل خونه رو جارو کشیدم به اتاق پسرم سر زدم دیدم حموم اتاق پسرم بازه و تقریبا به زردی میزد شک کردم گفتم خب نامزدن شاید کاری کردن خلاصه شستمش ولی خلاصه گذشت
دقیقا دو شب بعدش بدون هیچ دلیلی شوهرم سر نا مرتب بودن خونه با من دعواش شد بعد از غذا ایراد گرفت از شبشم جاشو تو هال میندازه ، اصلا دیگه در روز بهم زنگ نمیزنه حتی بهم دستم نمیزنه اصلا دیگه رابطه جنسی نداریم
دیونه شدم نمیدونم چیکار کنم استرس خیانت دارم
تا حالا هیچ وقت همچین چیزی سابقه نداشته