این دفعه باورم شده بود باردارم ولی تا خواستم بیبی بزنم پریود شدم بدجوری خورد تو پرم همونجا گریه کردم البته بی صدا ناراحت شدم ولی خب به همسرم بروز ندادم من دلم نمیخواد بچه بزرگ کنم ولی خب همسرم خیلی بچه دوست داره مطمئنم پدر خوبی میشه همونجور که همسر نمونه ای برام چن ساله ازدواج کردیم تقریبا یه ساله اقدامم پارسال سقط داشتم البته اون موقع دکتر نرفته بودم الانم که سه دوره قرص داد اونم تموم شد دیگه نمیخوام برم والا من موندم اونایی که وضع مالی خوبی ندارن نه خودشونو خوب تقویت میکنن نه ورزش میکنن نه به خودشون میرسن راحت بعد ازدواج پشت سر هم بدون رفتن به دکتر باردار میشن دو تا از دوستام بعد من ازدواج کردن الان هر کدوم دوتا بچه دارن دوست همسرم سه سال بعد ما ازدواج کرد الان دوتا بچه داره شما نمیدونین چجوری با حسرت از بچه های دوستش تعریف می‌کرد دلم براش سوخت همسرم خیلی مهربونه چون من تنبلی تخمدان دارم اون مشکلی نداره حس بدی میگیرم حس میکنم عمرشو با من تلف کرده
تو چی تو مادر خوبی میشی؟
درکت میکنم...
خیلی بده حسرت بچه ولی امیدتو از دست نده
انشاءالله مامان میشی ناامید نشو...🌱
سخته عزیزم
ولی خب این یک مسیر مشترکه
مشکل تو مشکل اونم محسوب میشه
ان شاالله خیلی زود هر دوتون کنار هم خوشحال بشین
عزیزم تا وقتی هی بگی من بچه نمیخام، بچه ارزششو نداره و...
خدا بت نمیده
از ته دل بخا
بچه شیرینیه زندگیه باور کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
