با رفیقم سوار تاکسی شدیم بعد من قرص نعنا و دارچین داشتم به رفیقم دادم بعد رفیقم گفت به این پسره هم بده من کفتم نه ولی باز بهش دادم ولی نگرفت ، منو رفیقم دیوانه بازی در میاوردیم بعد رفیقم گف این پسره پیاده شه ما تنها میشیم یهو پسره گفت اقا من میدان حافظ پیاده میشم من به رفیقم گفتم وای این میخواد پیاده شه فک کنم پسره شنید😂
بعد پسره موقعه پیاده شدن به راننده گفت برای دونفر و حساب کنید بعد برگشت گوشیشو داد به من گف میتونم شمارتونو داشته باشم منم پشمام ریخته بود شماره رفیقمو دادم 😂
بعد وقتی رسیدیم خونه پیام داد