وای مثل دوست خر من که سن خر بابا بزرگمو داشت و ۱۲ سال بود ازدواج کرده بود ولی عین خر ذوقا میومد دغل و دروغ میبافت و مثلا از عاشقانه هاشون میگفت و بعد میگفت ببین چقدر خوبه توهم ازدواج کن عیییی هروقت یادم میفته حالم ازش بهممیخوره
توهم محلش نده که بیاد برات تعریف کنه مگه بیکاری هر دقیقه به چرندیات اون گوش بدی